Sunday, June 26, 2011

امنیت زنان؛ امنیت شهروندی

از روزهای زمستانی سال 56 که موج انقلاب اسلامی فرازی قابل توجه یافت، مشخص بود كه موضوع زنان،‌ حقوق فردي و جايگاه سياسي و اجتماعي آنها و نیز مسائلي مانند حجاب از زوایای مختلف مورد توجه قرار خواهد گرفت و چالش هایی را در پیش رو خواهد داشت.  
بخشی از این توجه شاید به دلیل سوءاستفاده از جاذبه و زيبايي هاي ظاهري زن در تبليغات و صنعت فیلم و سينما، در كنار طرح مباحث مربوط به حقوق زنان، آزادي و اختيار آنها بود. این مباحث تا امروز نیز مطرح و در چند وجه همواره خود را نشان داده است. یکی در رسانه های تصویری به علاوه پدیده همه گیر اينترنت، حکایت از جاذبه های ظاهری زنانه دارد. دیگری دیدگاههای متحجرانه ای که زن را منشاء گناه و انحراف می داند و محدودسازی و حذف او را تنها راه نجات جامعه می شناسد. وجه دیگر موضوع نیز ضمن طرح موجودیت جامعه زنان به عنوان نیمه پیکره بشریت، از جنبه های معنوي و عاطفي منبعث از روح مادري و ماورائي زنان می گوید. چنانچه در بیشتر جوامع با حضور چشمگير بانوان در عرصه هاي آموزشي، اقتصادي، اجتماعي و تاثیرگذاری بر فرآيندهاي تصميم سازي به صورت موازي و مساوي با مردان روبرو هستیم.
در ايران دیدگاههای امام خمینی از دوران انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی، خط بطلاني بر ديدگاههاي مادی و مصرفی و نیز افراطي و متحجرانه كشيد و با دعوت از بانوان برای دخالت در سرنوشت خود و کشور عرصه جدیدی را با حفظ هویت دینی گشود. اما تلاش های واپسگرایانه ای در چارچوب هایی مانند فعالیت برای حذف زنان از مجلس، حذف بانوان از رسانه های تصویری، ترویج چند همسری و افزایش زاد و ولد یا جداسازي جنسي در محيط هاي دانشگاهي متاسفانه همواره تکرار شد. اگر چه امام با اینگونه تنگ نظری ها مقابله آشكار کرد و در بسياري موارد نیز در مذاكرات و جلسات غيرعلني به نفی آنها پرداخت.
سخنراني هاي امام در تكريم و توجه به حقوق بانوان و عدم فشار و سخت گيري بر آنها  و در عين حال يادآوري مسئوليت ها و نقش تربيتي مادران مبین دیدگاههای ایشان است. به رغم اولویت چنین دیدگاهی اما متاسفانه نگاههای سختگيرانه و مخالف دیدگاههای صریح امام در زیر پوست بسیاری از سیاست گذاری ها دوام یافت و هر از گاهی حضور خود را در قالب های مختلف مانند تفکیک جنسی عیان کرد. سال هاست كه به مناسبت های مختلف چنین موضوعاتی مطرح شده و ذهنيت دختران و پسران جوان را مشغول می کند. اگر چه در کنار این نحوه برخوردها، تلاش هاي دیگری در قالب برگزاری سمينار ها و هم انديشي ها در موضوعات مرتبط به خصوص حجاب صورت گرفته، ولي در نهايت رويكرد و روشي كه بارها امتحان شده و حاصلي نداشته دوباره مورد آزمودن قرار می گیرد. به عنوان مثال با گرم شدن هوا و تغيير فصل، فعالیت و سرمايه گذاري مضاعفی برای اینگونه اقدامات صورت می گیرد و البته کمتر کسی از خود می پرسد: چرا براي اصلاح ظواهر - در بطن انقلابي كه ذهن ها و دل ها را تسخیر کرد -  اینچنین با مشکل روبرو هستیم؟  
در كنار اين روندها اما این روزها اخبار نگران كننده ای از رفتارهاي غیرانسانی و خشونت آميز نسبت به زنان منتشر می شود. از ماجرای هانیه 8 ساله که از زیر ضربات مشت و لگد ناپدری جان به در می برد تا حمله به یک مهمانی خانوادگی و هتک حرمت مهمانان در اصفهان و ‌تعرض گروهي به زنی ستمدیده در كاشمر یا خانم دکتری در يك روستای استان گلستان، زنگ های خطری جدي برای جامعه ما به شمار می رود.
البته به نظر می رسد این موارد در آینه آمارهای دقیق و علمی، نشانگر افزایش ناامنی در کل کشور و در مقایسه با جوامع در حال توسعه نباشد و نمی توان به یکباره گفت نا امنی گسترش یافته است. ولی به طور قطع هشداردهنده است. به این معنا که مسئولین و مردم را نسبت به خطرات موجود حساس می کند و عملکرد مطلوبی را می طلبد. در عین حال آنچه بیشتر همگان را به نگرانی وامی دارد نحوه تلقی برخی متولیان و مسئولین از این فجایع است که به جای توجه به اصل و ریشه مشکل، قربانیان یا انتشاردهندگان اخبار را مورد انتقاد قرار داده اند. این نحوه برخورد و تلقی به نوعی می تواند برای مرتکبین این گونه جرائم جنایی بهانه یا فضایی جهت فرار به جلو به وجود آورد.
از سوی دیگر قربانیان کودک آزاری و تجاوز به دلایلی مانند کودک بودن، ناوارد بودن، نداشتن سواد حقوقی و یا عدم توان  اقتصادی برای دفاع از خود، چه در مواجهه با خطر و چه بعد از واقعه در محاکم قضایی به ظلمی مضاعف دچارند. این مسئله ضرورت بازنگری در سیاست های قضایی و نیز فرهنگی را در آموزش شهروندان نسبت به حقوق و مسئولیت های مدنی خود روشن می سازد.
همچنین باید به موضوع مهم حریم و حقوق فردی از منظر اسلام که ضامن عزت و کرامت انسانی است، توجه داشته باشیم. قوانین و مقرراتی که حریم فرد و اجتماع را مشخص می کند نمی تواند ذاتا مخل کرامت و عزت و یا آزادی و اختیار افراد در حوزه خصوصی باشد. متاسفانه بسیاری از وقایع رخ داده در سطح جامعه که با عنوان اعمال مقررات اجتماعی و یا شرعی اتفاق می افتد، به دلیل استفاده از روش ها و شیوه های قهری - که مکررا آزموده شده - هیچ اثر فرهنگی، تربیتی و اخلاقی ندارد. این چنین شیوه هایی برعکس، آثار وجودی یک جامعه دینی در تقویت ایمان، مبانی اعتقادی و پای بندی مردم به آنها را دچار خدشه می کند.
برقراری فضای آرام، متعادل و تامین آزادی های فردی و اجتماعی در چارچوب قوانین، همچنین آموزش و تقویت آگاهی شهروندان و توانمندسازی جوامع محلی و تشکل های غیردولتی یا مردم نهاد و نیز توجه نیروهای انتظامی به خلافکاران واقعی می تواند در کنار ابزارهای تشویقی و اقتصادی ضریب امنیت اجتماعی را افزایش داده و مانع تکرار بسیاری از این گونه فجایع شود.   
«منتشر شده در روزنامه روزگار»

3 comments:

  1. سلام،خانم دکتر
    شاید تکرار این مطالب اثر گذار باشد اما نه درزمانیکه همه دارند همین کلیشه را می نوازند.از شما انتظار بیشتری می رفت. موفق باشید

    ReplyDelete
  2. سرکار خانم ابتکار سلام
    ایا اهل مطالعه تاریخ هستید ؟
    پس با دقت تاریخ صفویه را بخوانید تولید حوزه علمیه ,اختراع تقلید,ساخت ازدواج موقت رواج چند همسری , حرام کردن تحصیل برای زنان,ترویج فحاشی زنانه وتهدید وتحقیر توسط اوباش ,کشتن وشکنجه معترضین ودست اخر هم برده کردن مردم ایران برای چندین نسل چون زن تحقیر شده نه معلم حقیری برای نسلها ساخته بود ودر نهایت تحویل ایران بی هیچ معترضی به انگلیس, مشمعز کننده است ولی حقیقت این است وبد تر ازان, انچه که نسبت به ان دوره بیشتر شده این است ما جایگاه مصر را برای شیوخ اعراب هرزه پر میکنیم (دخترانی که با متوسط سن 12 تا 14 سال)قایق قایق برای لذت وعیش ونوشان برده می شود
    سرکار خانم ابتکار دیگر رویم نمی شود بگویم ایرانیم دیگر رویم نمی شود بگویم مسلمانم دیگر نمی توانم از فرزندانم بخواهم که مسلمان باشند اخر انها می پرسند پس تقصیر کسانی که به گوش فاطمه زدند نبود ,اومی خواست بیرون نرود,میگویند پهلوی شکسته اش تقصیر خودش بود می خواست با مرد ها طرف نشود. می گویند زینب عجب زن بی حیایی بود که با ان همه مرد به سمت انهمه مرد رفت ومی دانست که اسیر می شود پس یزید هیچ گناهی ندارد زینب می خواست نرود ؟!!!! خانم ابتکار من پاسخی به سوالها واستدلالها ندارم چون جواب می دهند اسلامتان بله اسلامتان" گفته شاید شماجوابی داشته باشید"
    دست اخر به نظرم می رسد کاری که رضاخان با اجبار در جهت برداشتن دین کردونتوانست ما با اجبار به داشتنش توانستیم زیرا فرق ایران وفرانسه در اجباری بودن داشتن ونداشتن حجاب در این است که فرانسه می خواهد به هیچ دینی تظاهرنشودولی ایران میخواهد حتی اگر مسلمان نیستی منافق باش وبگو مسلمانی
    والسلام

    ReplyDelete
  3. مطلبتان هم اینکه دیر هنگام بود و هم اینکه خیلی شٌل و وِّل و ب یحال. باید کوبنده تر می بود. چیزی به معلوماتمان اضافه نکرد و حساسیتی را هم برنینگیخت.
    در ضمن فراموش نکنیم که این آقای احمدی نژاد بود که برای اولین بار در ایران وزیر زن بر سر کار آورد و در مقابل همه تهدیدها و تقبحها ایستاد. ولی آقای خاتمی چنین شهامتی را نداشت و چنین ابتکاری بکار نزد. ابتکار سبز به آن میگویند نه به این

    ReplyDelete