٢٤ امرداد ۸٩
مولانا چه زیبا می گوید:
از خدا جوییم توفیق ادب / بی ادب محروم ماند از لطف رب
بی ادب تنها نه خود را داشت بد / بلکه آتش در همه آفاق زد
حقیقتی روشن در شعر مولاناست که کلام سخیف و به دور از ادب، ابتدا کرامت نفس گوینده را پایمال می کند و در مرحله بعد با توهین به شنونده سبب آسیب به روح و فکر او می شود و در نهایت خود را از لطف و رحمت خداوند که شاهد و ناظر امور است محروم می سازد.
ادب در کلام یا به قولی عفت کلام به خصوص برای ایرانیان که در شعر و ادب و خوش سخنی صاحب نام هستند، صفت شاخصی در افراد به حساب می آید. ما ملتی هستیم با سطحی از فرهنگ و تمدن بشری که همواره به آن افتخار کرده ایم و نعمت اسلام آوردن نیز مزید بر آن شده است.
البته حفظ حریم ادب مختص به اسلام نیست و در مکاتب پیامبران اولی العزم چنین سیره ای مشهود است. چنانچه خداوند در آیه 83 سوره بقره خطاب به بنی اسراییل می فرماید:
وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّکَاةَ ...
و چون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید و با مردم [به زبان[ خوش سخن بگویید و نماز را به پا دارید و زکات را بدهید ...
خوش سخن گفتن، میثاقی است که خداوند از بنی اسراییل گرفته و البته این تنها آیه ای نیست که بر سخن درست و کلام خوب تاکید می کند. در واقع رعایت کلام خوب و ملایم از حدود الهی است.
از امام علی (ع) هم در مورد ادب، سخنان فراوانی هست که بنظرم این یکی در شرایط فعلی، بسیار قابل تامل است. در غررالحکم به نقل از ایشان آمده است: «مردم به ادب شایسته، بیش از طلا و نقره نیازمندند».
اما متاسفانه برخی سیاستمداران، تصورشان از مردم تنها نیازمندی آنهاست و دست نیازی که در قالب نامه و عریضه و درخواست دراز باشد تا متولیان امور در قالب این طرح، آن پروژه، آن وام و یا هدیه (لابد از ارث پدرشان) به آنها پاسخ دهند. در چنین عرصه ای البته ادبیات متولیان نیز متفاوت می شود و با مردم، چه دوست و چه دشمن به تحلیل غلط خود، عوام پسند سخن می گویند. در حالی که ایرانی در هر سطحی از سواد و اقتصاد، نوعا مبادی آداب و بلند تبع است.
فکر مقدمه کلام است و عمل نتیجه کلام. در واقع عمل و رفتار، شخصیت و سرنوشت فرد بلکه یک ملت را رقم می زند. به همین دلیل در علم اخلاق توصیه شده است که مراقب کلام خود باشید. چون وقتی کلام جاری شد مثل تیری است که رها شده و دیگر قابل بازگشت نیست و اثر خود را به جا می گذارد.
مردم ما چه در شهرها و چه در روستاها در شعر و ادب سر رشته داشته، بلکه خود ارباب هنرند. روزگار را چه شده که باید شاهد ادبیات سخیف و ناموزون مسئول رده بالای کشور در موارد متعدد باشیم؟
شاید فراموش کرده ایم که: ادب مرد به ز دولت اوست.
No comments:
Post a Comment