Saturday, June 19, 2010

قاب خالی تصویر دکتر علی شریعتی


 ٢٩ خرداد ۸٩


تصاویر دکتر مصطفی چمران بر در و دیوار شهر باز هم خبر از خردادهای پر حادثه در سرنوشت مردم ایران می دهد. اما نمی دانم چرا خبری از تصاویر دکتر علی شریعتی نیست که او نیز 29 خرداد سال 1356 از میان نسلی تشنه که هنوز به اندیشه و سخنش نیازمندند پر کشید و رفت.
مصطفی چمران و علی شریعتی هر دو از روشنفکران جامعه ما بودند و نقش روشنفکر این است: در شرایطی که تشخیص حق از باطل دشوار می‌شود و شفافیت فضا از بین می‌رود، روشنگری کند تا جامعه مسیر و راه اصلی را گم نکند و حقیقت فراموش نشود.
دکتر شریعتی مصداق بارز روشنفکر دینی در جامعه ما بود. او در دوره ستمشاهی ـ که مسائل دینی مبهم و دینداران متهم به واپس‌گرایی بودند و البته دین‌داری سنتی نیز توان آگاهی‌بخشی در آن دوره را نداشت ـ درد نسل جوان را درک کرد و با بیانی روشنگر توانست پویایی و حرکتی درونی را به نسل جوان ببخشد؛ حرکتی پویا که زمینه ای شد برای پیروزی انقلاب ضد استبدادی بهمن۵٧.
شریعتی چهره ای از دین را رونمایی کرد که در تقابل با تبعیت و تقلید کورکورانه و تعصب و خرافات بود. از این رهگذر نسل ما توانست میان نگاه متعصبانه و نگاه روشنی‌بخش اسلام تفاوت قائل شود. او رسالت خویش را به انجام رساند و جلوه ای از دین را معرفی کرد که «احیاگر» است؛ جلوه ای که «انسان مسئول» می سازد؛ که گفت: مسئولیت زاده «توانایی» نیست، زاده «آگاهی» است و زاده «انسان بودن».  
شهید چمران نیز انسانی روشنگر با روحی بزرگ و مخالف تحجر و خشونت بود. چهره مصطفی چمران را نه فقط در ماههای نخستین جنگ 8 ساله علیه ایران که دلاورانه از خاک میهن دفاع کرد، بلکه طی حضورش پس از سال ها دوری از وطن – و به دور از کلیشه ها - باید جستجو کرد؛ چهره ای که از ورای تاریخی نه چندان دور قابل رویت است .
حالا اما ... شریعتی دیریست که رفته، ولی نسلی که او به خروش و حرکت در آوردش، هنوز ایستاده است ... نسلی که صدای شریعتی را برای همیشه در گوش دارد:
اگر تنهاترین تنهاها شوم باز خدا هست،
 او جانشین همه نداشتن هاست
 نفرین ها و آفرین ها بی ثمر است
 اگر تمامی خلق گرگ های هار شوند
 و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد
 تو مهربان جاودان آسیب نا پذیر من هستی
 ای پناهگاه ابدی
 تو می توانی جانشین همه بی پناهی ها شوی

No comments:

Post a Comment