«تردیدی ندارم که خیلی ها به یاد ندارند فضای دوم خرداد چگونه امکان نقد و بازنگری را برای تداوم پیشرفت کشور باز کرد. از مزایای مهم آن دوره، امکانی بود که برای بازسازی فضای فکری مدیران و سیاستگزاران فراهم شد... اگر چه فضای سیاسی به فاصله چند ماه پس از دوم خرداد به گونه ای پیش می رفت که حرکت های جدید به چشم نیاید ...»کتاب خوشه های شهریور/فصل 7/ صفحه۵٧*
هر جریان اجتماعی، سیاسی یا هر انقلابی در گذر زمان نیازمند تجدید قوا و تنفسی تازه است. این در واقع همان معنای بازنگری و اصلاح روش ها وشیوه هاست. در این صورت است که می توان سمت و سوی حرکت را برای نیل به مقصد و اهداف از پیش تعیین شده، تضمین کرد.
بسیاری از تحلیل گران و جامعه شناسان بر این عقیده اند که دوم خرداد 1376 به مثابه دمیدن نفسی تازه در کالبد جمهوری اسلامی و تجدید قوا در میان نیروهای اصیل انقلاب بود.
دوم خرداد توانست روح تازه ای در میان اقوام و اقشار مختلف برای افزایش مشارکت و تجدید پیوستگی با جمهوری اسلامی بدمد.
دوم خرداد پاسخ به سرگشتگی نسلی رو به گسست از گذشته، بود که در جمهوری اسلامی بزرگ شده ولی برای بسیاری از سوالاتش پاسخی نمی یافت. چنانچه برای زنان نیز فرصت مناسبی فراهم آورد تا به جایگاه مورد انتظارشان در فرآیند انقلاب بیش از پیش نزدیک شوند.
دوم خرداد مظهر پیوند مجدد روحانیت با دانشگاه و دانشگاهی و پیوندی تازه میان قشر تحصیلکرده، روشنفکر و تکنوکرات با نظام بود. چنانچه ارزش های احیاگر دینی را که می رفت در لابلای بخش نامه ها و دستورالعمل های اداری به ضعف و کم رنگی کشیده شود، قوت بخشید.
این همه را می توان نقطه عطفی دانست که به همدلی طیف های متنوع و ایجاد رنگین کمانی از جریانات اجتماعی و فکری معتقد به نظام منجر شد تا با تلاش و همتی مضاعف به کار پیشرفت ایران عزیز بپردازند.
دوم خرداد توانست موضوع گفت و گو را در درون جامعه متنوع ایران تقویت کرده و از آن جمله برقراری گفت و گو میان متدینین سنتی با روشنفکران دینی بود. در واقع دوم خرداد اثبات کرد که علاقمندان به انقلاب و اسلام اقیانوس عظیمی از طیف های متنوع فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هستند و در یک جریان و طیف خاص محدود نمی شوند. به علاوه دوم خرداد برای اولین بار شعار «زنده باد مخالف من» را طنین انداز شد که خود مظهر تحمل و ظرفیت بالای نظام اسلامی در مواجهه با منتقدان و مخالفان خود بود.
دوم خرداد تجلی رحمانیت نظام اسلامی و احترام به کرامت انسان ها و اصل جمهموریت بود. در دوم خرداد دخالت مردم در سرنوشت خود به طور شاخصی تحقق یافت و این نظریه که اسلام با مردم سالاری سازگاری ندارد، نقض شد. چنانچه روندی را سبب شد که قدرت اگر در میان پیشرفت ها و دستاوردها، مرتکب اشتباهی شد به جای پافشاری، در جهت رفع و اصلاح آن شجاعانه اقدام کند.
دوم خرداد فرصتی بود برای برقراری تعادل میان قوا به نحوی که همه جریانات فکری متعلق به انقلاب فرصت حضور در عرصه خدمت رسانی و تلاش برای پیشرفت و آبادانی ایران را پیدا کنند. در این رهگذر اثبات شد که طیف های گوناگون سیاسی می توانند درکنار یکدیگر با حفظ اصول خویش به تشریک مساعی و رقابت سالم با نظارت بر فعالیت های یکدیگر بپردازند و به پیشبرد امور کمک کنند.
دوم خرداد فرصتی ایجاد کرد تا انقلاب اسلامی ایران چهره واقعی خویش را پس از سال ها تحریف در مجامع جهانی، در معرض بازشناسی گذاشته و منش واقعی انقلاب و جمهوری اسلامی را به نمایش بگذارد.
اما ... چه نیک قرآن کریم می فرماید: «... و تِلْکَ الْأَیّامُ نُداوِلُها بَیْنَ النّاسِ ولِیَعْلَمَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَداءَ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الظّالِمینَ - و ما این روزها[ى شکست و پیروزى] را میان مردم به نوبت مىگردانیم [تا آنان پند گیرند] و خداوند کسانى را که [واقعاً] ایمان آوردهاند معلوم بدارد، و از میان شما گواهانى بگیرد، و خداوند ستمکاران را دوست نمىدارد» سوره آل عمران / آیه .140
* خاطرات 8 سال دولت اصلاحات/ انتشارات اطلاعات/ اردیبهشت 1388
- این مطلب در روزنامه شرق روز پنج شنبه ٣٠ شهریور به چاپ رسید.
No comments:
Post a Comment