Saturday, September 25, 2010

حذف گفت و گو؛ پاک کردن صورت مسئله


موضوع گفت و گوی تمدن ها قبل از اینکه به عنوان پیشنهاد از سوی رییس جمهور وقت جناب سید محمد خاتمی در سازمان ملل متحد ثبت شود و مورد اقبال گسترده جامعه جهانی قرار گیرد، از طرف مردم ایران به عنوان یک خواست و مطالبه ملی و جهانی مطرح شد. 



 در واقع ملت ما در دوم خرداد 1376 با انتخاب گفتمان خاتمی، رویکرد خود به «گفت و گو با جهان» و خواسته خویش را مبنی بر «برقراری فضای تعامل و تضارب افکار در سطح داخل» بیان کرده بود. این هر دو البته از شعارها و برنامه های اصلی سید محمد خاتمی در مبارزات انتخاباتی اش بود.
آن روزها احساس ضرورت برای گفت و گوی تمدن ها در سطح بین المللی چنان مشهود بود که بلافاصله بازتاب های گسترده ای را پدید آورد و در زمینه های مختلف موضوعی و در ابعاد سیاسی، اقتصادی، آکادمیک، زنان و حتی محیط زیست مورد توجه قرار گرفت. به خاطر دارم در بحث گفت و گوی تمدن ها از منظر محیط زیست، سازمان ملل برنامه ویژه ای را فراخوان کرده و تدارک دید. براساس آن، اجلاس وزرای سال 2001 در مقر محیط زیست ملل متحد در نایروبی برگزار شد و گفت گوی تمدن ها به عنوان یکی از موثرترین شیوه ها برای حفاظت از محیط زیست، حل و فصل مناقشات منطقه ای و تضمین صلح در سطح جهان مورد تاکید قرار گرفت. در حاشیه این اجلاس کتابی هم با موضوع محیط زیست و گفت و گوی تمدن ها انتشار یافت.  
این رویکرد البته به اجلاس نایروبی ختم نشد و در اقدامات دیگری مانند برگزاری دو اجلاس بین المللی در تهران طی سال های 2003 و 2004 تداوم یافت. در این دو نشست که با محور گفت و گوی تمدن ها، یکی در زمینه ادیان و محیط زیست و دیگری در مورد صلح و محیط زیست برپا شد، شخصیت های برجسته جهانی حضور یافتند.
به هر حال برنامه های متعددی در سطح بین المللی انجام شد که برخی از آنها تا امروز هم ادامه دارد. اما در سطح داخلی یکی از مطالبات احزاب اصلاح طلب طی دوران 8 ساله ریاست جمهوری آقای خاتمی بحث گفتمان درونی به ویژه با گروههای منتقد و مخالف اصلاحات بود؛ به عبارت روشن تر جایگزینی فرهنگ منطق و استدلال، قانون گرایی و تفاهم به جای تهدید و زورگویی، بی قانونی و جولان عوامل خودسر. این مطالبه بحق برای آن بود که جامعه ایران ثبات و آرامش را در خود نهادینه کند و تنوع فکری و فرهنگی و قومی را عاملی برای همدلی و همبستگی و تعمیق غرور ملی بداند و مانع از گسست نسلی و فروپاشی اجتماعی بشود.
در این زمینه اگر چه تلاش های فراوانی صورت گرفت و اتفاقات خوبی هم رخ داد، اما طیف خاصی - که بعدها به همه ارکان قدرت دست یافت - بر یکه تازی و یک دستی، بی نیازی از منتقد، نفی تنوع و تکثر، انکار تساهل و تسامح، ترویج انواع تقابل، تشدید تخاصمات فکری و اجتماعی و قومی اصرار ورزید و راه دیگری را در پیش گرفت.
اینک اگر بخواهیم وضعیت روز را در صحنه بین المللی ترسیم کنیم شاهد استمرار تلاش امپریالیسم سلطه گر در قالب جناح های افراطی در غرب و توهین به مقدسات دینی برای درگیری میان اقوام و ادیان و نیز نفوذ افراطیون مذهبی در بین ادیان مختلف ابراهیمی هستیم. این وضعیت که متاسفانه سبب بروز خشونت طلبی و ترور و استمرار مظلومیت ملت هاست مجددا نیاز به گفت و گو را - نه براساس تحمیل و زورگویی - بلکه براساس حقوق مساوی همگان، کرامت انسانی و با نگاهی عادلانه برای حل تخاصمات و مناقشات یادآور می شود.  
به عبارت دیگر امروز بیش از هر زمان، گفت و گو در سطح بین اللمللی به عنوان مطالبه ای اساسی از سوی دوستداران صلح و عدالت و نخبگان و روشنفکران مطرح است.
در سطح داخلی نیز گسترش شکاف های نسلی و اجتماعی و بی انگیزگی و بی تفاوتی، فقدان فضای آزاد و سالم برای گفت و گو و انحصار رسانه ملی که اینک در اختیار یک طیف خاص از درون یک جناح و جریان است، چنان تیشه بر ریشه گفت و گو زده که به راحتی روز ملی گفت و گوی تمدن ها از تقویم ایرانی حذف می شود.
این در حالیست که منشور کورش را برای چند ماه هم شده به امانت می گیرند تا سر و صدایی تبلیغاتی به راه اندازند. غافل از آنکه با حذف روز گفت و گوی تمدن ها پرده از تضادها و تناقضات خود بر می دارند. کورش شخصیتی تمدنی، جهانی و فراملیتی است که در منشور خود از صلح و تعامل با دیگران گفته؛ از اینکه فرمان داده تا همه در پرستش خدای خود آزاد باشند و در صلح و آشتی با یکدیگر قرار گیرند. آیا می شود کورش را شاه جهان نامید و اما گفت و گوی تمدن ها را از تقویم ها حذف کرد؟!
جالب تر اینکه می گویند چون این روز متولی نداشته، آن را حذف کرده اند. اگر چنین مشکلی بود می توانستید مردم را در جریان این مشکل قرار دهید تا ببینید چگونه صدها هزار نفر از اقشار تحصیلکرده و فرهنگی داوطلب می شوند که این موضوع گران و با اهمیت را حمایت کرده و حفاظت و هدایت آن را بر عهده گیرند.
افسوس که عده ای جز پاک کردن صورت مسئله ها، کاری بلد نیستند.

4 comments:

  1. آخر نفهمیدم با این طیف خاص چه کنیم؛
    بدبختانه همانطور که اشاره کردید، گفت و گو هم بلد نیستند!
    راه دیگری هم هست؟؟؟

    ReplyDelete
  2. آداب مورد پسند براي گفتگو در انديشه امروزيها همان است كه احمدي نژاد در سازمان ملل ارائه كرد كه تنها خاصيتش شعله ور كردن خشم و كينه ميان تمدنهاست

    ReplyDelete
  3. میخواستم از خودمان واز پیشنهاد بزرگ جناب اقای خاتمی واستقبال جهان بگوییم واز ارامش انروز دیدم نمیشود ماندم باتاسفاتم!!دیدم این یک جمله رابنوسیم کافی است .از طرف خودم و همفکرانم خطاب به جناب کورش بزرگ نماد ملت ایران نماد صلح دوستی وارامش و منطق نمادحقیقت خواهی نه دروغ طلبی!!!جناب کورش عزیز:من از جانب تمام ایران دوستان کنونی انها که هنوز کفتوگوی منطقی را به دور از حاشیه سازی های حیله گرانه و پنجه اندازی به دنیا راهکار میدانند واین روش را پیامبر گونه دریافته اند از حضرت عالی که بعد از هزران سال پایتان را به این جریان ها میکشند وشما را ابزار سو استفاده نظریات ناپایدار و توهم زای خویش میکنند صمیمیانه پوزش میطلبم!والسلام....

    ReplyDelete
  4. اصلن چه خوب شد كه اين روز را حذف كردند كه همه آشكارا ببينيم و بدانيم كه درباره ي " گفت و گوي تمدن ها " و فرهنگ ها چه فكر و عملمي كنند.

    ReplyDelete