Monday, March 12, 2012

خاتمی، خاتمی است


این روزها سخن از «رای خاتمی» فراوان است؛ پر آوازه ترین رای انتخابات مجلس نهم. برخی معتقدند که سید محمد خاتمی با این کار قدرت جبهه اصلاحات را به نمایش گذاشت که تنها با یک رای می تواند معادله بازی را تغییر دهد. در عین حال خیل گسترده ای را به نقد خود بکشاند و در اثنای فضای سرد و یکطرفه سیاسی، گفتمان گرم و چندجانبه ای را به وجود آورد؛ فضایی که اصلاحات در آن با سعه صدر و بزرگ منشی پذیرای تندترین و تلخ ترین انتقادات باشد.
رای خاتمی این پیام آشکار را با خود داشت که اصلاح طلبان با پشتوانه مردمی خود حاضر به ائتلاف برای حل و فصل معضلات کشور و ترسیم آینده ای بهتر هستند. او نشان داد که به رغم تلاش بدخواهان برای وانمود کردن اینکه خاتمی و اصلاحات محلی از اعراب ندارند، نظرش مورد توجه و تعیین کننده است و بازتاب رای او نشان داد که اصلاحات زنده است.تجربه کاری با خاتمی برای من روشن کرده که باید در برابر تصمیمات او صبور بود، قضاوت عجولانه نکرد و صداقت او را باور داشت. چرا که خاتمی در دشوارترین شرایط، جز این با مردم عمل نکرد. خاتمی همواره یک اصلاح طلب اهل مفاهمه و گفتگو و مدارا بوده است. او به گفتگو به عنوان راهکار برون رفت از بحران ها، سوءتفاهم ها و اشتباهات نگاه می کند. خاتمی به عنوان یک مصلح اجتماعی و سیاسی هرگز به انسداد سیاسی و جاده یکطرفه اقتدار قائل نبوده و در تصمیماتش گاهی فردی را می توان مشاهده کرد که متعلق به آینده است.
با شناختی که از خاتمی دارم مطمئن هستم به پشتوانه تحلیل عمیق و همه جانبه از شرایط کشور و نیت خیر، تصمیمی گرفته که به همگرایی نیروهای دلسوز ایران و انقلاب و حذف بدخواهان خشونت طلب از معادلات کنونی، نزدیک تر است. خاتمی ثابت کرده دغدغه هایش کمتر از دل نگرانی های دیگر فعالین و تلاشگران عرصه پیشرفت کشور نیست. در این میان اگر افراد یا گروههایی تصور می کنند با اوج گرفتن انتقادات جبهه اصلاحات بعد از انتخابات 88 و افزایش بی سابقه فشارها و جفاها بر آن، جریان اصلاحات از انقلاب اسلامی عبور کرده است، اشتباه کرده اند. چرا که چنین برداشتی از مواضع و خط مشی ایشان طی این دوران دریافت نمی شود. ضمن اینکه خاتمی از درد مردم و رنج ها و آسیب های وارده به آنها دور نبوده و ارتباطات خود با طیف های متنوع مردم و سیاسیون حفظ کرده است.
خاتمی در لحظه رای دادن به یقین دستاوردهای کشور و حرکت های مثبت در عرصه های علمی، فرهنگی، صنعتی و هنری را به خصوص در سال های قبل از دولت نهم و دهم، در کنار همه لغزش های غیرقابل توجیه به یاد داشته است. خاتمی هزینه های سنگین انقلاب اسلامی، شهدای انقلاب و دوران جنگ تحمیلی را هنگام انداختن رای پیش چشم داشته، چنانچه جفای به این آرمان ها و ارزش های والای اخلاقی را نیز از سوی جناح ها و گروههای مدعی، می دیده است. خاتمی در هنگامه رای، رنج و تلاش ملت ایران برای رسیدن به قله های رشد و پیشرفت را حس کرده و از طرفی تلاش عده ای برای مصادره همه عظمت ایران و انقلاب را به نام خود،دیده است. خاتمی هجمه های سنگین آمریکا و اسرائیل و هم پیمایانشان و بیش از 45 پایگاه نظامی آنها را در همسایگی ایران، در کنار دیپلماسی ناموفق کنونی می دید. خاتمی می دید که مردم را به عنوان تهدید خارجی به وحدت می خوانند، در حالیکه احترام به کرامت ذاتی انسان ها و عقاید و حقوق آنها وحدت بخش تر و اقتدارآور تر بود.
خاتمی به هنگام رای دادن، عوارض بلند مدت انسانی، اقتصادی و اجتماعی دخالت و اشغال نظامی را در عراق و افغانستان می دید؛ او نتایج بهار عربی یا بیداری اسلامی - هر کدام که بنامیم - را مرور می کرد وبه عوارض خشونت ها و جنگ های داخلی به ویژه در جوامع اسلامی واقف بود که تصمیم به حفظ خط مشی اصلاح طلبانه و معتدل خود گرفت.
خاتمی آرزوی ایرانی آباد و مستقل برای همه ایرانیان، حتی تندروها و مخالفینی را در سر دارد که بارها به او جفا کردند؛ چه آنانی که دین را سخت گیرانه تلقی می کنند و چه آنانی که دین را سهل و آسان می گیرند. خاتمی معتقد است همه باید روزی در کنار یکدیگر با رعایت حقوق همه انسان ها و بدون نیاز به حذف یا تخریب رقیب زندگی کنیم. خاتمی برای رسیدن به چنین روزی رای داد.
 انسان ها و به ویژه شخصیت های سیاسی را نمی توان با یکدیگر مقایسه کرد. هر انسانی رسالت منحصر به فرد خویش را دارد. گاهی صحنه زندگی مانند صحنه شطرنج است و در مبارزه همه بازیگران سرباز نیستند؛ چنانچه همه وزیر نیستند، بلکه هر کدام نقش خود را در این مصاف بازی می کنند. گاهی تصور می شود همه باید یک نقش را ایفا و مانند هم عمل کنند. در حالیکه شخصیت افراد و به خصوص رهبران سیاسی اقتضای دیگری دارد.
به علاوه، برخی انتظاراتی از خاتمی دارند که با مشی و تفکر او تناسبی ندارد. خاتمی نگفت که انتخابات را تحریم می کند یا از کسی نخواست که رای ندهد، بلکه او شرایطی را برای حضور جریان اصلاحات و فعالیت سیاسی این جبهه در انتخابات نهم مجلس مشخص کرد و بر سر آن ایستاد. در عین حال اقدام او در انداختن رای برای جمهوری اسلامی، به عنوان اقدامی غیرمترقبه برای جریان اقتدارگرا سبب خنثی سازی مخاطرات جدی، مجال برای شکستن انسداد و انحصار فضا و در یک کلام تجلی «صداقت خاتمی» شد. خاتمی، کسی که انحصارطلبان و خشونت طلبان تصور می کنند، نیست. خاتمی، کسی که بریدگان از انقلاب، می خواهند هم نیست. خاتمی، خاتمی است.
او در هر حال یک روحانی استثنایی است؛ چه از جنبه تربیت خانوادگی و چه مسیری که در زندگی اش پیمود. بنابراین نباید انتظار داشت که تصمیماتش مانند دیگران باشد. تصمیمات او از جنس دوران مسئولیتش در وزارت ارشاد یا دوران سخت ریاست جمهوری اش است که همواره گفت «زنده باد مخالف من».

No comments:

Post a Comment