Sunday, July 17, 2011

مهدی (ع)؛ همگرایی و اصلاحگری

 این روزها که در مورد امام عصر فراوان گفته می شود و هر کسی از زبان دلش مطالبی را بیان یا خواسته هایی را از امام مطرح می کند، بنظرم یکی از جالب ترین مباحث و موضوعات شرایط تولد آن امام و به ویژه روایت های تاریخی مربوط به مادر ایشان است؛ اینکه مادر ایشان ملیکا یا نرجس از خانواده پادشاهی بیزانس بوده و طی ماجرایی مسلمان شده و امام دهم علی النقی او را برای امام عسگری خواستگاری کردند.
این ماجرا نشان می دهد که امام عصر از پیشینه نژادی و دینی متکثری برخوردارند و به لحاظ هویتی، ظرفیت ایجاد همگرایی و وحدت بین اقوام و ادیان متکثر و متنوع را دارند.  
البته در مورد اینکه ملیکا به طور مشخص دختر یا از اقوام کدامیک از پادشاهان بیزانس بوده، ابهامات فراوانی هست که بخشی از آن به شرایط زمان و تهدیداتی که امامان شیعه با آن مواجه بودند و می بایست بسیاری از اطلاعات مخفی می مانده، برمی گردد.
پژوهش ها در این زمینه متعدد و متنوع هستند و با توجه به قرائن تاریخی می توان مطالبی را مطرح کرد. از جمله اینکه تاریخ میلادی تولد حضرت مهدی حدود سال870 بوده است. با مطالعه تاریخ بیزانس به نظر می رسد این واقعه در سال های بین حاکمیت خاندان «ایسورین» تا «باسیل اول» یا در دوران مایکل اول (842- 867) رخ داده است.  جنگ های اعراب از سال 780 تا 1180 میلادی به تناوب جریان داشته و بخش هایی از اروپا مانند سیسیل ایتالیا بین سال های 827 تا 902 میلادی در اختیار مسلمانان بوده، بنابراین طبیعی است که عده ای از جمله بانویی در خاندان پادشاهی مسلمان شود.
البته مرحوم صدوق، ملیکا را دختر یشوع پسر قیصر روم و یکى ازشاهزادگان امپراتورى قسطنطنیه پایتخت بیزانس یا استانبول کنونى می داند.
همچنین در برخی متون تاریخی آمده است که شمعون صفا، فرزند حمون بن عمامه، جد مادری بانو ملیکا از برترین حواریون حضرت مسیح (ع) است و رابطه اش با حضرت عیسی چنان نزدیک بوده که گاه او را برادر عیسی بن مریم خوانده‌اند. 
شرایط ولادت حضرت مهدی (ع) این ظرفیت را به وجود می آورد که امام برای همگرایی و اصلاح روندهای جهانی به سمت تحقق عدالت و صلح قیام کند. اما کسانی که منتظر آن امام هستند، چه ویژگی هایی دارند تا او را در مسیر این همگرایی یاری کنند؟
منتظران بی شک از وضع موجود راضی نبوده و خواهان اصلاح و تغییر آن هستند. منتظران علاوه برای اینکه دعا می کنند، برای اصلاح امور تلاش دارند و کسی که منتظر مصلح است نمی تواند خود خواهان اصلاح نباشد. منتظر منجی نمی تواند خود نجات دهنده نباشد؛ کسی که منتظر برقراری عدالت است نمی تواند به ضرورت عادل بودن خویش نیاندیشد؛ و کسی که در انتظار گشایش و طلوع نوینی است نمی تواند امیدوار نباشد.
بر همین اساس بسیاری از بزرگان معتقدند «انتظار» فلسفه ای پویا و به وجود آورنده تحولات اجتماعی و فردی است. زیرا ابتدا از انتظاری درونی شروع می شود. منتظر با اصلاح و امید و تلاش از درون تغییر می کند و در این مسیر دنیا را نیز تغییر می دهد. منتظر «معترض» است و به شرایط موجود رضایت نمی دهد؛ او انتظار شرایط بهتری را می کشد. 

No comments:

Post a Comment