Tuesday, December 11, 2012

متن کامل مناظره دکتر ابتکار و دکتر روح الامینی درباره جنبش دانشجویی- قسمت دوم


ابتکار: بله دقیقا. پس امروز جنبش دانشجویی خواسته اصلی اش امروز این است که ساز و کاری را تعریف کنید که ما بتوانیم بدون دادن هزینه، نقد کنیم. امروز دانشجو به خاطر فعالیت در انجمن اسلامی ستاره دار می شود، از ادامه تحصیل می ماند. من به دلیل مسئولیتی که از طرف مردم در شورای شهر دارم، مورد مراجعه دانشجویان زیادی هستم؛ می گویند به ما اجازه تحصیل نمی دهند و هیچ حکم قضایی هم وجود ندارد. در مقطع کارشناسی ارشد بوده، در مقطع دکترا بوده، دانشجو نیمه کاره و در حین تحصیل به دلیل پاره ای از فعالیت ها اجازه ندادند. برخورد با اساتید را هم شما می دانید چگونه بوده است. چقدر اساتید دچار معضلات و محدودیت ها شده، در بحث ارتقایشان دچار مشکل شدند، به خاطر فعالیت سیاسی قانونی که داشتند، عقایدی که داشتند. ما اگر از این فضای اتهام زنی عبور کنیم و اجازه نقد و بیان واقعیت ها را در یک فضای سالم بدهیم، مسائل حل خواهد شد. ما امروز نیازمند گفتمان ملی هستیم، جنبش دانشجویی این را می خواهد...
روح الامینی: نکته مهمی اینجا هست؛ ترجیح منافع ملی و از خودگذشتگی ولو آسیب ببینیم که این فضا شفاف و قابل تنفس شود. اینها همه درش نقش دارند، فقط کسانی که مسئول هستند نیست، تک تک ما مسئولیم. 
ابتکار: بله، ولی کسانی که مسئول و در قدرت هستند، اختیارات بیشتری دارند.  
روح الامینی: بله، اینها که واضحات است.
ابتکار: آخر این واضحات متاسفانه به وضعیتی رسیده که الان در دانشگاهها ...   
روح الامینی: از انصاف اگر خارج شویم و مسایل را یک سویه ببینیم مشکلات تشدید و تداوم می یابد. ما باید برگردیم منصفانه به صحنه ای که هستیم، وضع فعلی و آینده مان را نگاه کنیم و قدر سرمایه ها و گذشته مان را بدانیم. این را هر کسی آسیب بزند همه ضرر می بینند. حالا در مورد چاره جویی برای بحث فردا چون همه اش داریم به دیروز و امروز می پردازیم- پیشنهاداتی دارم. 
ابتکار: ما اتفاقا داریم راجع به امروزی صحبت می کنیم که اگر امروز به دادش نرسیم آن فردایی را که شأن جوان ایرانی هست ممکن است نتوانیم فراهم کنیم. ما می گوییم اگر نقد دانشجویی و نقد قدرت امکان پذیر بود، شاید معضلاتی که امروز داریم، مثل معضلات اقتصادی، معضل اشتغال که جوان ما را بیش از همه نگران کرده وجود نداشت. دانشجو نگران است که بعد از اتمام تحصیل آیا شغلی شرافتمدانه برای من هست. الان در شرایطی هستیم که دانشجویانی در تنگنای شدید و در بند هستند به دلیل انتقاداتی که مطرح کردند مثلا نسبت به دولت، و آن انتقادات امروز از تریبون مجلس هم مطرح می شود، آن انتقادات از تریبون بسیاری از اصولگرایان نیز در حال طرح است، یعنی تبدیل به واقعیت‌های جامعه شده است. مشکل جریان دانشجویی این بوده که این مسائل را پیش بینی کرده و توانسته آینده را ببیند، ولی الان کماکان در حال هزینه دادن است. اگر می خواهیم یک جامعه با نشاط داشته باشیم، همان مولفه های لازمی که شما اشاره کردید نیازمند این است که رویکردمان را در دانشگاه و به دانشجو تغییر دهیم. برای اینکه بتوانیم در مقابل فشارهای دشمن مقاومت کنیم، بتوانیم جامعه را پیش ببریم، معنویت را اعتلا بخشیم و ارزش های بلند انقلاب را تحقق بخشیم باید آن الزامات یعنی یک فضای سالم و آزاد، امکان نقد و فعالیت، آزاد شدن دانشجویانی که الان در حبس هستند و بازگشت دانشجویانی که امکان ادامه تحصیل ندارند را فراهم کنیم. یعنی ما نیازمند تحولی جدی در فضای دانشگاه ها هستیم و تا این اتفاق نیفتد آن انسجام داخلی که باید در مقابل تهدیدات داشته باشیم قطعا قوی و محکم نخواهد بود. جامعه ما متاسفانه به سمت شکاف ها پیش می رود، شکاف های اقتصادی، فرهنگی تشدید شده است، شکاف های قومی داشتیم، شکاف های نسلی دارد زیاد می شود. ما باید این ها را به هم وصل کنیم و وصل کردنش الزاماتی دارد که اگر آن تغییر رویکرد اتفاق نیفتد و شرایط فراهم نشود، نمی شود. در این مورد کسانی که در قدرت و مسئولیت هستند بهتر می توانند این کار را پیش ببرند. ما می توانیم دردها را بگوییم ولی مسئولین هستند که اختیار و قدرت دارند.
رنجبران: با توجه به صحبت های شما و تجربه ای که شما در جنبش دانشجویی دارید، تعصب در جنبش دانشجویی چه جایگاهی دارد؟ آیا اصولا دانشجو و جنبش دانشجویی که خود من و دوستانم هم جزو آن هستند باید فکر کنیم که هیچگاه اشتباه نمی کنیم؟
ابتکار: خیر، دانشجو به خاطر جوان بودنش حتما امکان اشتباه دارد. البته همه اشتباه می کنند. اما اشتباه و خطا از دانشجو و جوان پذیرفته تر است تا از افرادی به سن و سال ما و مخصوصا صاحب منصب و مسئولیت. خطا وقتی از ماها سر می زند تقریبا نابخشودنی است، چرا؟ چون آثار و عوارضش در جامعه خیلی گسترده است. در عین حال تعصبات با فرآیند تکاملی و اصلاح خواهی جور در نمی آید. تعصب به معنای جزمیت آن، با دانشجو جور در نمی آید، نه تعصب بر حق. چون یکی از ویژگی های مهم حرکت و جنبش دانشجویی عدالت خواهی است. اگر روی این موضوع پافشاری داشته باشد، به آن تعصب شاید گفته نشود. ولی روی موضع خودش بخواهد پافشاری کند ولو اینکه متوجه شود اشتباه است، فکر نمی کنم جنبش دانشجویی این وضعیت را داشته و هر گاه دیده باید تغییری در جهت گیری خودش بدهد این آمادگی را داشته است. الان هم بنظرم جنبش دانشجویی خواهان یک تغییر رویکرد کلی در دانشگاهها و امکان فعالیت مجدد جریانات دانشجویی منتقد هست. مسئله اصلی الان اینست که بالاخره آیا می خواهیم در دانشگاهها فضایی داشته باشیم که انجمن های اسلامی دوباره فعالیت کنند؟ دانشجویانی که ستاره دار بودند یا محدودیت داشته اند دوباره به تحصیل برگردند و اجازه فعالیت داشته باشند؟ دوباره آن پویایی و نشاط به دانشگاهها برگردد؟
رنجبران: آقای دکتر روح الامینی، من صحبت های خانم دکتر را گوش دادم و ایشان مشکلات الان دانشگاهها و مشکلاتی که از سه چهار پیش اتفاق افتاده را شکافتند، ولی چون موضوع ما جنبش دانشجویی است و باید در برنامه از چارچوب آن خارج نشویم و در بحث بمانیم، شما بفرمایید آفت هایی که جنبش دانشجویی را تهدید می کند چیست؟ آفت هایی که من دانشجو شاید متوجه اش نباشم و بروم به داخل میدان، ولی بعد بفهمم ای کاش این کار را نمی کردم و از فضایی که در اختیارم بود خیلی بهتر استفاده می کردم.   
روح الامینی: ما اگر به آسیب شناسی نگاه می کنیم و مسایل به حقی را هم در صحنه ببینیم، می توانیم از چند منظر نگاه کنیم. ولی بنظرم از منظر علاج جویانه و ارایه راه حل مهم است. به هر حال فرد دانشجو و جریان دانشجویی و جنبش دانشجویی و تشکل های دانشجویی خودشان را باید ممحظ به چه شرایطی کنند که رسالتشان را بتوانند بهتر انجام دهند، نمی شود که من یک سری وظایف و مسئولیت هایی را داشته باشم ولی ممحظ به آن نباشم. مثلا اهل مطالعه نباشم. 25 نکته است که امروز منتشر شده در سایت رهبری، در اجلاسی که ماه رمضان با دانشجویان جلسه ای بانشاط و شاداب و راحتی بوده، هم از طرف ایشان نقدهای جدی وارد شد به برخی حرکات مثل اشغال سفارت انگلیس و از طرف دانشجویان هم بحث های خیلی شفاف و روشنی داشتند. 25 نکته را من در دو سه دسته نگاه می کنم. یکی این که «دانشجو نیروی جوانی خودش را کشف کند»، این خمودگی بد است که ما نگران باشیم در خوابگاه ها چی مصرف می کنند؟ ارتباطات چگونه است؟ «با قرآن و یادداشت های شهید مطهری و فضلای دینی، معرفت دینی خود را بالا ببرند»، «شرح صدر سیاسی داشته باشند» و این آفتی است که در سیاسیون ما هم هست و بین خیلی های دیگر و برای جوان ما برازنده نیست. «با اقشار مختلف جامعه ارتباط داشته باشند»، مانند نسلی که جهاد سازندگی را به راه انداخت، لانه جاسوسی را فتح کرد و آن نسلی که ایستاد مقابل شاه...
ابتکار: با مردم خیلی در ارتباط بودند.
روح الامینی: با مردم بسیار در ارتباط بودند. الان متاسفانه کمتر شده. شما نگاه کنید به تاسیس جهاد سازندگی در تابستان 58. دو ماه تعطیلی تابستان منشاء نهادی شد برای کشور. من هفته پیش آبادان بودم، با یک باران ساده تا چند روز مردم مشکل آب و فاضلاب دارند. این مشکلات را باید را از نزدیک لمس کنند. از طرف دیگر پیشرفت ها و کارهای زیادی در کشور شده است، سمت و سوی هر دو را ببینند. بین مردم بیشتر بروند و خدمت کنند. «نظرات خود را به دستگاهها ارائه کنید و موضع گیری کنید»، این مخالف رخوتی است که بعضا ترویج می شود. «از قول بدون علم بپرهیزید». امروز که به خبرگزاری دانشجویان برای مرور مطالب 16 آذر نگاه می کردم دیدم نوشته بود پنجاهمین سالگرد جنبش دانشجویی. شما 91 را منهای 31 کنید، خیلی راحت می شود شصتمین سالگرد. شما ببینید الان ایسنا برود خبر را پاک کند. «مراقب نگاه های سوسیالیستی و مارکسیستی باشید». خانم دکتر، الان اذعان دارند، در دانشگاه هستند، بنده هم هستم، چون فضا، فضای مناسبی نیست و رخوت حاکم است، نهله هایی که هیچ کدام ما را قبول ندارن نفوذ می کنند.
ابتکار: یارگیری می کنند.
روح الامینی: نفوذ می کنند. ببینید چیزهایی را که ما پشت سر گذاشتیم، یعنی دنیا پشت سر گذاشته و همان هایی که داعیه دار آن بوده اند مثل انقلاب سوسیالیستی و مارکسیستی و به فرموده امام به موزه رفته، دوباره دارد جوانه می کشد در جاهای دیگر. چرا؟ همه ما مقصریم و نباید به این اجازه دهیم. «نسبت به اوضاع کشور نقد منصفانه باشد»، این انصاف کیمیایی است که سیاسیون ما و گروه های مختلف ما باید داشته باشند و ما خودمان آن را دریغ می کنیم. «ایده اقتصاد مقاومتی را تبیین کنید»، ما که در خلاء زندگی نمی کنیم، تحریم ها به اوج خودش رسیده که ما را مثلا قیچی کند. این بهترین فرصت است برای کشور ما، اگر مسئولان متوجه شوند و خوب تدبیر کنند و دیگران هم به خصوص در محیط های علمی و فنی اگر کاری از دستش بر می آید، انجام دهند. ما می بینیم که درست بر عکس است. به سفرای ما بر نخورد، خیلی زحمت می کشند، ولی در همه حکومت ها عرف بوده که سفارت آخرین ایستگاه مدیریتی است. امرای نظامی، وزیر و وکیل را اولین جایی که بعد از پایان کار و بر کناری شان پیشنهاد می شود، سفارت است. نمی شود که در محیط مدیریتی کشور ما افراد وکیل، وزیر و سفیر هستند، دوباره بیایند مسئول فلان سازمان هم بشوند، که چه بشود؟ ما یک مقدار از لحاظ مدیریت مشکل داریم. نسل سه و چهار باید ما را بزنند کنار و وارد شوند. «به اوضاع کشور نگاه مستفسرانه داشته باشید»، این نکته ای که حضرت آقا داشتند، یک موقعی هست شما به پدیده ای نگاه ساده می کنید، رابطه علی و معلولی، زمان ما در دانشگاه ها جلسات بحث و گفتگوی مفصلی بود؛ اصول فلسفه و رئالیسم شهید مطهری را بارها مرور کردیم، گفتگو می کردیم و یک پا در اندیشه و مطالعه بود و پای دیگر در محیط اجتماع و هیچ کدام از جوزدگی باعث نمی شد که از این سمت بیفتیم یا از آن سمت.
ابتکار: تریبون آزاد مباحث سیاسی و تاریخی داشتیم.
روح الامینی: «اعلام نظر کارشناسی مخالف با رهبری، مخالفت با رهبری به حساب نیاید»، متاسفانه خیلی از مسئولان اجرایی ما این سعه را ندارند. مثال های زیادی بیاورم از دوران اصلاحات، دوران سازندگی و همین الان که مخالفت با یک مسئول، مخالفت با پیغمبر حساب می شود. «محیط دانشگاه پاکیزه و معنوی باشد»، یک عده دوست ندارند اینطور باشد، سال های اخیر خیلی تفاوت کرده است. «کانون های تصمیم و اقدام تشکیل شود»، زمانی تشکل و فعالیت دانشجویی در کارهای صنفی بود، قبل از انقلاب که فضا بیشتر از آن اقتضا نمی کرد. آرام آرام و نزدیکی های انقلاب کتابخانه بود و گروه های کوهنوردی و ورزشی، بعد از انقلاب خدمت به مردم شد مثل دفاع مقدس، جهاد سازندگی و... الان راه های جدیدی را باید یافت. کما اینکه جریان دانشجویی دارد اینگونه انجام می دهد. کانون های قرآن و عترت، کانون های علمی و کانون های ادبی یک سمت و جریان شتاب علمی کمی و اول شدن در منطقه ای که داریم با کسب و کار فاصله دارد. بالاخره واقعیت این است که رتبه علمی ISI و تولید علم ما با رتبه صادرات حاصل از تکنولوژیمان و با رتبه کسب و کارمان در اقتصاد منطقه فاصله زیادی دارد. بالاخره اگر قرار است در افق چشم انداز اول شویم، خمیر مایه و بن مایه اش در دانشگاه ها است. «مراقب رقابت بر سر پست و مقام باشید»، این آفت عجیبی است که تشکل های دولت ساخته در همه دولت ها داریم، باز نمی گویم این دولت، حزب و تشکل و جریان دانشجویی دولت ساخته البته هیچ موقع موفق نبوده الحمدالله، نه در دوران موسوم به سازندگی، نه در دوران موسوم به اصلاحات و نه در این دوران اخیر. نمی دانیم چرا جربان هایی در قدرت می آیند بعد از 4 سال دوم میل به بقا دارند. یکی می خواهد قانون اساسی را عوض کند و یکی کار دیگری را می خواهد انجام دهد. این متاسفانه گریبانگیر جریان دانشجویی هم شده و بعضی ها می خواهند دنباله های دانشجویی برای خود ایجاد کنند. که هیچ موقع هم موفق نبودند. «سطح معرفت خود را سایت ها و روزنامه ها قرار ندهید»، «در تصمیم ها، مصلحت ها را در نظر بگیرید»، «از تصمیمات نسنجیده بپرهیزید»، «آرمان گرایی را با پرخاشگری اشتباه نکنیم»، «آرمان گرایی را در دانشگاه زنده نگه داریم». می خواهم عرض کنم انصاف این است وضعیت موجود را همه اش را با هم ببینیم. اگر یک بخشی آسیب ها و مشکلاتی داریم، که داریم، آن بخش اکثری اش را که اصل این نظام باشد، ببینیم. این فضای تنفس انقلاب اسلامی که ما مثل ماهی ای که در آب است قدر نمی دانیم. شما پا را به بیرون بگذارید، شما سفر دارید، بنده هم همینطور، به مجامع علمی می رویم. استاد فرانسوی در انستیتو پاستور پاریس، در اجلاس روسای پاستورها چند سال پیش و قبل از این فشار ها، یک فرد فرانسوی می گفت ما هم اگر جای شما بودیم می گفتیم حق مسلم ماست، یعنی چه که می خواهند شما را محروم کنند و ما هم می ایستادیم. حالا شما بروید در مناطق اسلامی و خاورمیانه و کشور های اطراف یا در ایام حج، ببینید برخوردها چگونه است. می گویند شما پایداری کردید، شما در مقابل ستم جهانی ایستادید و پیروز شدید و ای کاش رهبران ما این گونه بودند. این کیمیایی است که ما داریم. حدیث معروفی از امام صادق (ع) است که فرمودند اگر گوهری در دست شما بود و همه عالم جمع شدند گفتند این سفال است شما این را محکم بچسبید و اگر سفالی در اختیار شما بود و همه عالم جمع شدند و گفتند این گوهر است، نیست. ما آن چیزی را که در دست داریم خوب بشناسیم، خوب قدردانی کنیم، از گرد و غبار و آفت ها و آسیب ها هم انشالله عبور خواهیم کرد.    
ابتکار:  گوهری که به آن اشاره کردید...
روح الامینی: گوهر انقلاب اسلامی.
ابتکار: گوهر انقلاب به پشتوانه مردمی که با ایثار و فداکاری این جمهوری اسلامی را بنا کردند، ذیحق و ولی نعمت ما هستند به وجود آمده است. باید حرمت آنها را داشته باشیم و عزت نفس آنهارا پاس بداریم. باید اجازه دهیم آنها حرف دلشان را بزنند، باید تریبون هایی را فراهم کنیم برای اینکه مردم درد و دل و گرفتاری های خود را بیان کنند و این را ضعف تلقی نکنیم. من همیشه می گویم تلویزیون چطور تظاهرات در کشورهای غربی را پخش و آن را نقطه ضعف آنها تلقی می کند، در حالی که غربی ها خودشان این موضوع را نقطه قوت می دانند. آنها می گویند اگر ما اجازه دهیم این موضوعات مطرح شود و مردم تظاهرات و اعتراض کنند - البته در چارچوب، آنجا هم قانون دارد و گاهی اوقات هم از قانون خارج می شود- این صعف تلقی نمی شود، بلکه آن را قوت تلقی می کنند، برای چه؟ برای اینکه مردم حق انتخاب و اعتراض دارند، حق گفتن مسائلشان را دارند. ما در این شرایط نیازمند اعتدال هستیم و اعتدال لازمه اش این است که مردم بتوانند حرف و انتقاداتشان را مطرح کنند. متاسفانه همان طور که شما اشاره کردید فضا طی این دوران مناسب نبوده و بسیاری از اصلاح طلبان طی این دوران سفر خارجی نرفتند از جمله خود بنده. چرا؟ به دلیل اتهام زنی و مسائلی که برای خیلی از اساتید و فعالین دیگر پیش آمد. وقتی فضا از اعتدال خارج شود امکان فعالیت برای خیلی از کسانی که عمرشان را برای انقلاب اسلامی گذاشته، فداکاری و کار کرده اند از بین می رود و بعد به خاطر انتقاد و اعتراضی که داشته اند در معرض اتهامات عجیب و غریب قرار می گیرند.
روح الامینی: حساب آنی که آنجاست و اتهامش جداست. حساب ها را نباید قاطی کنیم.
ابتکار: آسیب فضای دانشجویی فعلی ما اتهام زنی بسیار بالاست، دانشجو اگر فعالیت کند هزینه می دهد. بنابراین ترجیح می دهد بی تفاوت باشد و فعالیت نکند. فکر می کند من چقدر باید زندگی ام را پای این موضوع بگذارم. ما هیچ چاره ای نداریم جز اینکه برگردیم به همدلی، بیاییم و به جای این تقابل سیاسی و شکاف هایی که به آن اشاره کردم و آسیب های جدی اجتماعی به دنبال دارد، اعتدال بخشی کنیم. جوان اگر نتواند حرفش را به من و شما بزند اگر در رسانه، در خیابان، در دانشگاه نتواند اعتراض کند، مفهومش این نیست که مشکل حل شده است، مفهومش این است که ما جای دیگر این آسیب ها را خواهیم دید.
روح الامینی: از جای دیگر سر باز می کند.
 ابتکار: استمداد ما، جریان دانشجویی، دانشگاهیان و نخبگان این است که فضا تعدیل شود و فرصت و اجازه برای طرح آزادانه مسائل باشد. این را تهدید تلقی نکنیم، این قوت نظام است، این اتفاق افتاده است. حالا شما می گویید در همه دوران ها، ولی واقعیت این است که در یک دورانی واقعا قدرت نقد می شد و تحمل می شد و هزینه ها کم بود، نه اینکه نبود. بله، آنجا هم اشکالات و اشتباهاتی بود. من می گویم اگر ما تلاش کنیم که فضای گفتمان را درون خودمان، در خانواده مردم که از هر جهت مدیون آنان هستیم...
روح الامینی: بازگشت به مبانی و اصول انقلاب اسلامی و تعهد به او در همه کسانی که هستند...
رنجبران: چون آخر بحث هستیم، سوال دیگری داشتم. فرمایشتان تمام شد؟
ابتکار: من می خواستم تشکر کنم از خیلی از افرادی مثل حاج آقای ابوترابی، آقای مطهری، آقای دکتر احمدی و آقای آوایی که اخیرا صحبت های بسیار خوبی داشتند، یا آقای نقویان که اخیرا صحبت هایی داشته اند که مایه امید است. فکر می کنم نیاز هست بیشتر این موضوعات مطرح شود و انشاالله سبب امید شود. چون امید مایه حرکت و نشاط یک جامعه است و یاس و ناامیدی از جنود شیطان است و ما نباید به یاس و ناامیدی در عین حالی که نقد می کنیم اجازه رسوخ دهیم.
رنجبران: خانم دکتر آیا منتقد بودن جنبش دانشجویی الزاما تعارض با حاکمیت است؟ و آیا ما مرزی داریم  بین نقد منصفانه و دقیق و تعارض با حاکمیت؟
ابتکار: هر نقدی الزاماً تعارض و معارضه نیست. این همان فاصله بحث اصلاح طلبی و براندازی با بحث اصلاح طلبی و نفس اعتراض به همه چیز است. من فکر می کنم ما اگر فضا را برای نقد در هر جامعه ای ببندیم، پیشرفت آن جامعه امکان پذیر نیست.
رنجبران: در فضای طبیعی دانشجو چگونه باید تشخیص بدهد؟
ابتکار: دانشجو اگر نقدش منصفانه باشد، مسئله کاملا فرق می کند. متدلوژی و روش شناسی نقد بحث بسیار مهمی است و آقای دکتر هم به آن اشاره کردند. اینکه چگونه نقد کنیم...
روح الامینی: باید علاج جویانه و همراه با راه حل باشد. انتقام گیری و مچ گیری نباشد.
ابتکار: بله، انتقام گیری نباشد. تهمت زنی نباشد. بحث دیگری که به نظرم خیلی مهم است حل و فصل اختلافات است. بین جنبش دانشجویی اختلاف نظر هست. طیف بسیج هست، طیف انجمن اسلامی که متاسفانه اجازه فعالیت خیلی ندارند، هست. می خواهم بگویم این اختلاف نظرها در فرمایشات رهبر انقلاب هم بوده که این ها به تخاصم و رویاروی در جامعه نکشد ولی الان همین وضعیت است. ما باید بتوانیم راه حل پیدا کنیم. راه حل ها هم صفر و صدی نیست. یعنی اگر بگوییم یک صدایی در جامعه، این دوره تک صدایی بود و عملا اصلاح طلبان به جز یک جاهای بسیار محدود، از قدرت حذف بودند. ببینید آثار و عوارضش را. امروز همه منتقد این شرایط هستند. اگر ما نتوانیم تنوع و تکثر دیدگاه هایی که تعلق به انقلاب و نظام دارند را تحمل کنیم و اجازه ندهیم در عرصه اجتماع و سیاست بیایند، قطعا آن تحول و رشد و پویایی حاصل نخواهد شد. جنبش دانشجویی هم همین وضعیت را دارد و باید بتوانیم این اختلاف دیدگاه ها و سلیقه ها را به فرصت تبدیل کنیم و برای پیشرفت و اعتلا از آن استفاده کنیم. باید این اتفاق بیافتد. اجماع سازی یک فن است. این است که از بین دیدگاه های متنوع و متکثر و متضاد بتوانیم به یک اجماع برسیم. نه اینکه شما اصلا اجازه نداری حرف بزنی و طرف مقابل تمام گفتمان را در اختیار بگیرد و بعد ببینیم با چه مشکلاتی مواجه هستیم. فکر می کنم در جنبش دانشجویی هم این بحث بسیار مهم و تعیین کننده است. بالاخره اینها هم بچه های ما هستند. فکر می کنم نکته مهمی که کمتر به آن پرداخته می شود این است که فرزندان ما حق دارند نسبت به وضعیت، آینده و کشور خود اظهار نظر کنند، ولو اینکه این برای ما هزینه داشته باشد. باید این تحمل را داشته باشیم که نقد را بشنویم و فضا را برای موضوع باز کنیم.
رنجبران: و البته همه مان هم کمک کنیم که این فضا، فضای مطلوبی شود. آقای دکتر شما و خانم ابتکار به عنوان نسل اول جنبش دانشجویی بعد از انقلاب، عمیق نگریستن، تفکر و در نهایت دوری از تعصبات گروهی را چقدر تمرین کردید و فکر می کنید چقدر در این زمینه موفق بوده اید که به نسل الان انتقال دهید؟ و جوان امروز چگونه باید دوری از سطحی نگری را که بارها رهبری تاکید کردند تمرین کند و به تعصب نرسد تا فضا هم برای خودش و هم برای جامعه سخت شود و سودی هم نداشته باشد؟
روح الامینی: شرایطی که قبل و بعد از پیروزی انقلاب بر ما محاط بوده و مواجه هایی که ما داشتیم کاملا با فضای امروز متفاوت است. هر نسلی راه و روش خودش را دارد و ما نمی توانیم دیکته کنیم که تو چگونه برو.
رنجبران: می توانیم تجربیات را منتقل کنیم.
روح الامینی: حداکثر می توانیم مشاور باشیم. متاسفانه در بسیاری از ساز و کارهای اجرایی کشور مشکل داریم. من مثال سفارت را زدم، فردی که باید مشاور شود می آید مدیر اجرایی می شود. ما می توانیم حداکثر مشاور شویم و انتقال تجربه دهیم. ولی کار اجرا را باید به خود جوان ها بدهیم. نکته دوم فضای غالب هست. یک موقع در قبل و بعد از انقلاب فضای مقابله با استبداد، تثبیت انقلاب و فضای سیاسی غالب بود، اما الان به نظرم غلبه با فضای اجتماعی، فرهنگی و تمدن سازی و جامعه سازی آرمانی است. به هر حال زیرساخت ها را ما داریم. زحماتی هم کشیده شده تا این نهال غرس شود. این نهالی که غرس شده باید میوه مطلوب بدهد که همان جامعه آرمانی ماست، جامعه علوی و جامعه عدالتخواه. اما این در شعار و حرف نمی شود و به کارآمدی در حیطه عمل بستگی دارد. به نظرم نسل جوان ما حداکثری که می تواند از این تجارب استفاده کند فرمان را آرام آرام به دست بگیرد حتی اگر به دستش نمی دهند. کما اینکه نسل ما منتظر نشد. خیلی اجازه از این و آن برای تسخیر لانه نگرفتند. امام تایید کردند و مردم هم حمایت کردند و ادامه پیدا کرد. چیزی را که خوب تشخیص می دهند پی بگیرند و صادقانه در خدمت ملت بیایند جلو. ما احتیاج به یک تحول در امور فرهنگی، اجتماعی داریم. امور اقتصادی کشور و ساخت این جامعه ای، اگر دوباره برگردیم به مبادی نمی شود. نمی شود که ما آجرهایی که روی هم گذاشته شده و صد سال اخیر به اینجا رسیدیم خراب کنیم و دیوار دیگری درست کنیم. این بنا حتما خانه مستحکمی برای نسل آینده خواهد داشت.
رنجبران: خیلی ممنون. خانم دکتر ممنون، آقای دکتر ممنون. 

No comments:

Post a Comment