Thursday, November 25, 2010

ولایت؛ آسمانی یا زمینی؟

دیروز در جشنی به مناسبت عید غدیر شرکت کردم. کوچک ترها به شعر و دکلمه های ادبی پرداختند و جوانان جمع به بحث در مورد اینکه چرا حضرت علی (ع) به عنوان جانشین پیامبر و ادامه دهنده راه رسالت، تعیین شد.
برخی پاسخ ها آنی و منطبق بر ذهنیات عمومی بود:
-        -  به خاطر آنکه از طرف خدا مشخص شده بود.
اما بعضی حاضرین با طرح سوالاتی، به عمیق شدن بحث کمک می کردند:
-        -  آیا انتخاب از سوی خداوند کافیست و این انتخاب بدون در نظرگرفتن ظرفیت فردی و وجودی امام علی بوده؟
-        -  علی شایستگی چنین جایگاهی را کسب کرده بود و در پاکدامنی، صداقت، دانش و شجاعت سرآمد زمان خودش بود.
     این گفت و شنود ساده نشانگر سوالات و تناقض های مطرح در جامعه امروز ماست. برای روشن شدن بحث باید از شناخت واژه ولایت که در رسانه ها و منابر و محافل به وفور شنیده می شود، آغاز کرد.
     به موضوع ولایت از دو منظر می توان پرداخت. در منظر اول، ولایت به مفهوم جانشینی، سرپرستی و قیمومیت است و از نظر بسیاری از مفسرین کلمه اولی الامر در قرآن کریم به همین مفهوم اشاره دارد. در منظر دوم، ولایت به معنی محبت و عشق است. مانند آنچه که در آیه الکرسی می فرماید: الله ولی الذین آمنوا... (سوره بقره/ آیه 257)
این دو مفهوم ولایت، هم خاستگاه آسمانی دارد و هم زمینی. یعنی از آنجا که انسان خلیفه الله یا جانشین خداوند در زمین است، سرپرستی او از سویی با آسمان ارتباط یافته و از سوی دیگر پذیرش و تحقق این جانشینی، به انسان زمینی یا مردم مربوط می شود.
محبت نیز در معنی خاص خود دارای ریشه ای آسمانی است که البته یک سویه تحقق نمی یابد، بلکه کششی دو طرفه است. در واقع نمی توان محبت و ولایت را با تحمیل و اجبار محقق ساخت. به ویژه آنکه سعی می شود این رابطه زمین و آسمانی را در مثال ها و مصادیق یا در قالب رابطه عبد و مولا جلوه دهند. یعنی خداوندی که مولی است و بنده ای که عبد است در روابط زمینی مصداق یابد. در این حال الفاظی مانند کدخدا، ارباب، ناخدا و فره ایزدی از یک طرف و رعیت و بنده از طرف دیگر در ادبیات ما جا افتاده است. حتی کلمه ارباب رجوع که در فرهنگ اداری ما پا گرفته ریشه در مراجعه بنده به ارباب دارد.
در واقع آنچه که امروز فهم رابطه در حوزه ولایت را دچار اشکال و تناقض و تنافر می کند از دست رفتن مفهوم اصلی آنست؛ یعنی رابطه دو طرفه ای مبتنی بر فهم، عقل و اراده. این نوع ارتباط را می توان در رابطه خداوند با مومن و رابطه مومن با مومن که دو طرفه و مبتنی بر آگاهی و شعور و اراده و نیز صداقت و شفافیت و یکدلی است، مشاهده کرد؛ «المومن مرات المومن»، مومن آینه مومن است. آینه ای که زیبایی ها و زشتی ها را به طور یکسان می نمایاند.
در مفهوم ولایت نیز رابطه ای دو طرفه نهفته است که براساس عقل و شعور و اراده شکل می گیرد و اساس آن صداقت و شفافیت است. چنانچه هر عنصری غیر از صداقت و حقیقت در آن وارد شود، سبب آسیب و خدشه خواهد بود. در این رابطه دو طرفه قوه قهریه هیچ نقشی ندارد.  چنانچه در مقطعی که امام علی (ع) به واسطه اصرار و خواست مردم جانشینی پیامبر (ص) را در حکومت پذیرفتند، مظهر رابطه ای دو جانبه، محبت آمیز و صادقانه بود.

در مفهوم ولایت، رهایی از استبداد و تفرعن و برخورداری از آزادی و تحقق آزادگی تضمین می شود. پیامبر(ص) می دانست چه کسی را جانشین خود می سازد و رابطه او با مردمی که به دنبال حقیقت و صداقت و شفافیت هستند، چگونه خواهد بود.

No comments:

Post a Comment