Thursday, April 12, 2012

ائتلاف یا اختلاف

جامعه ایران از جهات بسیاری یک جامعه متکثر محسوب می شود؛ جامعه ای با تنوع فرهنگی، قومیتی و مذهبی که با سیاست های اصولی می تواند از برکات تکثر بهره برده و بر عکس با سیاست های مقطعی و غلط ممکن است دچار تشتت، افزایش شکاف ها و فروپاشی اجتماعی شود. از این رو وحدت و همدلي از نخستین شعارهاي انقلاب به شمار می رفت و امام (ره) اتكال به خدا و وحدت كلمه را بارها و بارها به عنوان عوامل اصلي پيروزي نهضت ملت ايران اعلام كردند. ولي با افزايش تنش های داخلی و تهديدات و فشارهای خارجي، حوادث به سمت تنگ شدن دايره خودي ها در دوران های مختلف و ريزش نيروهاي انقلاب بنا بر وقایع گوناگون به پیش رفت.این رخداد در مسیر تحولات کشور قابل رصد است و شدت و ضعف آن را طی سه دهه گذشته می توان بررسی کرد. استدلال موافقين چنین روندی، اين بوده كه انقلاب متعلق به مردم است و با گذر زمان طرفداران آن پالايش شده و آنانی ریزش می کنند که از مردم دور افتاده اند.  
اما نتيجه اين روند در چرخشی آشکار به خصوص در سال هاي اخير، كاهش تنوع سليقه ها و ديدگاهها بوده است. به همین دلیل سبب كاهش امكان و فرصت نقد و اصلاح شده است. از منظری دیگر، اين روند در دوران اخير به يك سياست محوري بدل گشته، بنحوي كه يكدست سازي قدرت و حذف و محدوديت شديد براي منتقدين و اصلاح طلبان سياستی رسمي و علني شده و جالب تر اينكه نگاه باندي و قبيله اي متاسفانه در همه اركان اجتماعي و سياسي نفوذ كرده است.
در این میان موضوع جذب حداكثري اگر چه گاهي مطرح می شود، ولي متاسفانه در فضاي غالب سپهر سياسي كشور، اتهام زني و تخريب رقيب، حرف اول و آخر را می زند. این وضعیت البته همواره در آستانه انتخابات و دورانی پس از آن به اوج خود می رسد؛ موضوعي كه گلايه رهبر انقلاب را هم در برداشته و نگاه قبيله اي را آفت بزرگی دانسته است. در این حال اگر كسي هم از ائتلاف و وحدت سخن راند متهم به زير پا نهادن ارزش ها شده و از ميدان رانده مي شود.
در فضاي تك صدايي روشن است که مشكلات، عدم پايبندي به قانون، فساد و اختلاس و عدم تحقق وعده ها امكان پذيرتر خواهد بود. چرا که ميزان پاسخگويي اصحاب قدرت در این شرایط تنزل می یابد.
گفتگو با رقیب اگر چه از اصول اولیه سیاست ورزی تلقی می شود لیکن متاسفانه کمتر اراده ای جدی برای آن مشاهده شده است. اين دشواري گفتگو البته ميان جناح ها و طیف های سیاسی داخلي حتی در دورانی که ایده گفتگوی تمدن ها به عنوان یک سیاست بین المللی مطرح شد، مورد نقد قرار گرفته و تاکید می شد که گفتگوي ميان فرهنگ و تمدن ها بدون پشتوانه داخلي نتيجه بخش نخواهد بود.
طی سال ها، گفتگوي ميان اصلاح طلبان و اصولگرايان متاثر از اين فضا به شدت كاهش پيدا كرده و به عروسی يا عزاي يكي از بستگان محدود شده - كه به واسطه پيوستگي فاميلي بسياري از عناصر دو طرف - رخ می دهد. خانه احزاب عملا كارآيي خود را از دست داده و در چنين شرايطي بسياري ازدلسوختگان، نگراني خود را از فقدان يك گفتمان دروني مطرح كرده اند.آنها تاکید می کنند که این تفاوت دیدگاهها زمینه نقد سازنده، رقابت و نشاط سیاسی، اصلاح امور و قدرت مانور و امکان چانه زنی در منازعات خارجی را فراهم می کند.
مثلا وقتی در آمریکا انتقادات از بوش پسر و حکومت رو به افزایش گذاشت و افکار عمومی دنیا هم علیه بوش بسیج شد. حاکمیت آمریکا از موضع حزب دمکرات برای تعدیل فضا استفاده کرد تا آنجا که مواضع ظاهرا انقلابی آقای اوباما همه را جذب کرد و همه مخالفین بر محور او با یکدیگر تجمیع کردند. حتی آنهایی که دنبال اصلاح ساختار سیاسی آمریکا بودند وارد بازی شدند.
در منازعات جهانی هم از موضع رقیب برای تشدید و یا تعدیل مواضع رسمی می توان کمک گرفت؛ البته مشروط به اینکه رقیب واقعی باشد، نه ساختگی.
بحث اختلافات داخلی میان جناح های سیاسی اصلی در بسیاری از دوره ها به عنوان مسئله «دعوای خانگی» و تلاش برای همدلی و همگرایی نیروهای انقلاب مطرح بوده و در مقاطعی به طرح نظریات متفاوتی در شکل اداره کشور و سیاست های حاکم منجر شد. یکی از نوه های امام از ایشان نقل می کند که پس از ابراز نگرانی ها و انتقادها از جدایی یون (مجمع روحانیون) و یت (جامعه روحانیت)، امام می گویند: «ولی در عوض یکدیگر را می یابند، همدیگر را اصلاح و تکمیل می کنند».  
این نگرش سبب می شد که به حضور دو طیف در همه ارکان توجه شود. البته متاسفانه گروهی که قدرت را عملا به دست می گرفت، خود را مستحق این جایگاه و پیرو راستین امام و شهدا تلقی می کرد و بحث مجدد تنوع سلیقه ها در رقابت های سیاسی و انتخاباتی به خاطر میزان مشارکت مردم اهمیت می یافت. چرا که برای رای دادن ایجاد انگیزه می کرد و به همین دلیل تحمل رقیب امکان پذیر می شد. این موضوع نیز در سال های اخیر به این تلقی نزدیک شد که تحمل منتقدین، برای گرم کردن تنور انتخابات بوده ولی قرار نیست آنان در قدرت مشارکت یابند.
 باور به این اصل سبب شد که در آستانه انتخابات مجلس در شرایط فقدان رقیب جدی (اصلاح طلبان) جناح های قدرت بخواهند رقابتی از درون جریان اصولگرایی به وجود آورند. البته همان عده ای که این طراحی را مد نظر داشتند می دانستند در نهایت این رقابت واقعی و موثر نخواهد بود. زیرا بسیاری از رای دهندگان را قانع نخواهد کرد. ولی به هر حال انتخابات مانند مسابقه فوتبال یا هر رقابت دیگری بدون حریف معنی و مفهوم نخواهد داشت و به همین دلیل، این بازی دو قطبی را که برخی زمینه های سیاسی هم در آن موثر بود، طراحی کردند.
در فضایی که تحزب زیر سوال رفته و احزاب قوی و صاحب نفوذ امکان فعالیت فراگیر نداشتند، به رسمیت نشناختن تکثر و تنوع قومی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی به زعم برخی مراکز امنیتی نوپا و کم تجربه، راهی برای برون رفت از اختلافات و افزایش ضریب امنیتی است. آنها تنوع و تکثر دیدگاهها و شکاف های اجتماعی رو به رشد را انکار می کنند تا شاید بتوانند از این طریق مدیریتی قوی تر و اقتدار بیشتری را اعمال کنند. البته در آینه آمار هر چند ناقص و محدود، تصویر دیگری از جامعه متشتت و رنجور از شکاف های طبقاتی و اقتصادی روز افزون (ثروتمندان، فقرا)، شکاف نسلی (فاصله میان جوانان با والدین مربیان)، فاصله های قومی و جغرافیایی (روستایی و شهری) و فاصله های سیاسی وجود دارد. این تصویر حاکی از تهدیدات فراروی جامعه و لزوم تلاش برای بسط همدلی، محبت و ایثار در شالوده روابط اجتماعی و به خصوص در میان نخبگان و گروههای مرجع برای همگرایی و ائتلاف بیشتر است.
این شکاف ها نشانگر ضرورت گفتگو و تعامل میان نیروها برای اصلاح و پیشبرد امور و تقویت انسجام اجتماعی و ملی به عنوان یک اصل انکارناپذیر است. البته این موضوع هم که هجمه دشمنان خارجی و آمریکا می تواند سبب ائتلاف و وحدت شود را نمی شود نادیده گرفت.بنابراین
دلسوختگان همواره تاکید کرده اند که باید از همه ظرفیت اجتماعی برای اتئلاف و گفتگو میان رقبا و برقراری فضای متعادل و آرام اخلاقی استقبال کرد. چرا که عدم مواجهه منطقی و عادلانه با رقیب سبب تشدید مخاصمات می شود.
همچنان که امروز شاهد مشکلات داخلی اصولگرایان هستیم. آنها اینک به خاطر انحصارطلبی به نحوی جدی میان خود با اختلاف و چالش روبرو هستند. شاید با تکیه بر همین منطق بود که جمعی از بانوان موضوع بهبود وضعیت زنان را محوری برای اتئلاف قرار دادند. آنها از فضای معنوی افطاری در ماه مبارک رمضان سال 85 بهره برده و بانوان طیف های مختلف سیاسی را برای همدلی و گفت و شنود دعوت کردند. این دعوت با استقبال بسیاری از بانوان مستقل، اصلاح طلب و اصولگرای میانه رو مواجه شد، اگر چه از همان ابتدا طیف دولت مخالفت خود را با این حرکت اعلام کرد. از مراحل ابتدایی شکل گیری این ائتلاف - که بعدها «ائتلاف اسلامی زنان» نام گرفت مرحوم خانم مریم بهروزی در میان چهره های شاخص اصولگرا، بیشترین استقبال را از این حرکت به عمل آورد و از ابتدا در جریان تهیه و تصویب مرامنامه و آیین نامه داخلی آن مسئولانه مشارکت داشت. ائتلاف اسلامی زنان که به تناوب به ریاست یکی از زنان اصولگرا و اصلاح طلب تشکیل جلسه می داد، هدف اصلی خود را همفکری برای اصلاح و پیشبرد وضعیت زنان و همچنین استفاده از تدبیر و اندیشه زنان برای کمک به حل معضلات کشور و مقابله با تشتت و سرگردانی جامعه قرار داد. ائتلاف طي سال های 85 تا 90 با وجود دشواري ها و محدوديت ها، جلسات متعددي برگزار کرد و با اعلام مواضع، تلاش هايی جدي برای ممانعت از تصويب بندهایي از قانون حمايت خانواده كه چند همسري را ترويج مي كرد، انجام داد و جلساتي نیز با مراجع قم و شخصيت هاي سياسي برگزار کرد. هفت بیانیه برای اعلام مواضع و تلاش برای حذف سنگسار از قانون مجازات اسلامی از دیگر اقدامات این جمع بود. در دوران پس از انتخابات 88 نیز در جلسات ائتلاف پیرامون آسیب های وارده به زنان طی حوادث و پیامدهای طولانی آن گزارش ها و بحث هایی ارایه شد که مرحوم خانم بهروزی در آن میان با وجود اختلاف نظر، صبورانه دیدگاههای انتقادی را به فضای ائتلاف و همدلی مهمان کرده و امکان همنیشینی دو جناح را در سخت ترین شرایط سیاسی فراهم کرد. این کاری بود که مردان سیاسی هرگز در انجام آن موثر نبوده و موفقیتی نداشتند. ائتلاف اگر چه نتوانست تاثیر مشهودی بر روندهای سیاسی کشور بگذارد و از سوی سیاسیون مورد الگوبرداری قرار نگرفت و در نهایت دیدگاههای افراطی در حذف و محدود سازی جبهه رقیب و کوتاه کردن صدای اصلاحات غلبه کرد و از فرصت انتخابات مجلس به نحوی برای ائتلاف نیروها و تقویت و همبستگی استفاده نشد، ولی سرمایه های اجتماعی کشور و تمایل ذاتی مردم مسلمان ایران برای حل و فصل مشکلات و سنت خداوند در حمایت و دفاع از مومنین و آشکار سازی حقیقت در کنار تجربه های کوچک انئلاف اسلامی زنان، دلایلی هستند برای امید به آینده و امید به تحمل بیشتر رقبا و منتقدین از طرف صاحبان قدرت. روند ارتقاء فرهنگ، آگاهی و سواد مردم ایران و گسترش وسایل ارتباط جمعی نیز این روند را تسریع خواهد کرد.
بی تردید در آینده اهمیت همدلی و ائتلاف نیروهای دلسوز و معتقد به انقلاب اسلامی بیش از پیش آشکار خواهد شد و آنوقت است که سیاست حذف رقیب و پراکندن بذر اختلاف و ایجاد رقابت های ساختگی جای خود را به رسمیت شناختن حق رقیب برای فعالیت و انتقاد و همدلی و مفاهمه و گفتگو خواهد داد.
                   
منتشرشده در روزنامه شرق

No comments:

Post a Comment