Friday, August 26, 2011

آزادی و دمکراسی ضامن رهایی قدس


وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا - و در كتاب آسمانى[شان] به فرزندان اسرائيل خبر داديم كه قطعا دو بار در زمين فساد خواهيد كرد و قطعا به سركشى بسيار بزرگى برخواهيد خاست - سوره اسراء/ آیه 4
قرآن کریم در مورد طغیان و تعدی بنی اسراییل هشدار داده است. اگر این پیش بینی را به معنای پیدایش صهیونیسم بدانیم، با پیش بینی دقیقی روبرو هستیم.
شکی نیست که رژیم اسراییل امروزه نماد سرکشی و طغیان علیه مالکین و صاحبان حق در فلسطین است و با غصب و پافشاری بر تعدی و اشغالگری، مانند ساخت پیشرونده شهرک ها، مقابله با حقوق اولیه فلسطینیان مانند حق برگزاری نماز در قدس یا تردد در داخل شهرهای خویش برای کار و فعالیت بر این ادعا صحه می گذارد. به علاوه کماکان به قتل و کشتار فلسطینیان در غزه و کرانه غربی مشغول است.
در عین حال به نظر نمی رسد موقعیت اسراییل طی گذشت سال ها بهتر شده یا قدرتش تثبیت شده باشد. مشکلات حاد اقتصادی، تشدید مشکلات سیاسی و وجود اخباری مبنی بر اختلال در ساختار قدرت و مهم تر از همه افت شدید مشروعیت و مقبولیت این رژیم میان مردم کشورهای مختلف به ویژه کشورهای اروپایی زنگ های خطر را برای این رژیم اشغالگر به صدا در آورده است. از سوی دیگر، تحولات اخیر کشورهای منطقه و به دنبال آن سقوط مبارک در مصر ، بن علی در تونس، علی عبدالله صالح در یمن و حتی قذافی در لیبی شرایط را برای رژیم صهیونیستی دشوارتر کرده است.
در واقع گسترش فضای آزادی و دمکراسی در منطقه و در غیاب دیکتاتورها، اعتماد به نفس بیشتر و ایمان قوی تری را به مردم برای ایستادگی در مقابل تهدیدات و مظالم اسراییل می بخشد. اسراییل که شاید امید داشت این تغییرات را به نفع خود بهره برداری کند اکنون متوجه شده نفوذ آزادی و دمکراسی و بیداری اسلامی سبب دشوارتر شدن موقعیتش در منطقه می شود. به عبارت دیگر در شرایط کنونی و فضای به وجود آمده در جامعه بین الملل و اخباری که از سرکوب مردم غزه و کرانه غربی به گوش می رسد، حتی با راه حل دو کشوری سازمان ملل (به رسمیت شناختن فلسطین و اسرائیل) به نظر نمی رسد، مسئله حل شود، چرا که رخدادهای اخیر چشم انداز حل مسئله را (بر فرض تحقق راه حل دو کشوری) میان دو کشور تاریک کرده است.
بر همین اساس می توان گفت در روز قدس 2011، مهم ترین درس برای دولت ها و ملت های منطقه این است که «تحقق دموکراسی و آزادی و تقویت همبستگی ملی در کنار ارزش های دینی می تواند ضامن استقلال و ایستادگی در مقابل اشغالگران و ایجاد شرایط دشوارتر برای اسراییل و دیکتاتورهای باقیمانده باشد».
اشغالگران و دیکتاتورها دیگر نمی توانند آزادی و دمکراسی را تهدیدی برای استقلال کشورها محسوب کنند و به بهانه دشمن خارجی و اسراییل برای مردم ایجاد محدودیت نمایند. امروزه دمکراسی و آزادی تهدیدی جدی برای اسراییل بوده و مردم را برای ایستادگی در مقابل مظالم از جمله رژیم صهیونیستی تجهیز می کند. در واقع فضای باز سیاسی، آزادی و رعایت حقوق بشر دیگر به عنوان فرصتی برای اسراییل و دخالت بیگانگان مطرح نبوده، بلکه بالعکس شرایط را برای حرکت های اصلاحی، ضد استبدادی و ضد استعماری آماده می کند. 
انقلاب اسلامی ایران هم نشان داده که مبارزه با استبداد و ایستادگی در مقابل سلطه خارجی با هم پیوند خورده و غیرقابل تفکیک است.


Friday, August 19, 2011

کودتا

پس از چند دهه بحث در مورد چگونگی کودتای 28 مرداد 1332، بالاخره خانم مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه امریکا در سال 2001 - با برطرف سازی طبقه بندی افشای اسناد مربوط به عملیات آژاکس -  به طور رسمی دخالت کشور متبوعش را در ایران برای سقوط دولت ملی دکتر محمد مصدق و آغاز 25 سال دیکتاتوری سیاه پهلوی مورد تایید قرار داد. وی همچنین از وقوع آن کودتا در ایران عذرخواهی کرد. بنابراین مدت هاست آمریکا و انگلیس دخالت های اعمال شده دراین مورد را منکر نمی شوند. در روزهای اخیر نیز «رون یل» کاندیدای احتمالی جمهوری خواه آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری آینده در برنامه زنده شبکه خبری فاکس نیوز ضمن اظهار تمایل به مذاکره با ایران در پاسخ به رقیب خود گفت: «جناب سناتور شما در خصوص تاریخ دچار اشتباه شده اید ... ما بسیار قبل از سال 1979 یعنی از سال 1953 و کودتای 28 مرداد با ایران در جنگ هستیم. آنها در سال 1979 تنها پاسخ ما را دادند. مشکل ما آن است که به کارهایی که خودمان کرده ایم، توجهی نداریم».
اگر چه شاید برخی تصور کنند دوران کودتاها و دولت های نظامی گذشته، اما طرح مکرر موضوع کودتای 28 مرداد در مطبوعات و رسانه های تصویری و شنیداری جهان نشان از تاثیر و ابعاد تلخ این واقعه با وجود گذشت بیش از 6 دهه از آن دارد.
کسانی که سال 32 را تجربه کرده اند، اختلاف میان ملیون و مذهبیون و ضعف نیروهای مردمی را زمینه ساز دخالت بیگانگان می شناسند. این عامل به علاوه حوادث پس از کودتا مانند تعقیب و بازداشت گسترده فعالین و انقلابیون، ممنوعیت فعالیت احزاب مستقل، تعطیلی روزنامه ها، جریان وارونه سازی اخبار و اطلاعات و تحلیل های ساختگی برای توجیه شرایط جدید و پوشاندن دخالت نظامیان و بیگانگان فضای تیره و سیاهی را برای آزاداندیشان و انقلابیون به وجود آورد. پس از کودتا، آمریکا دولتی منعطف و تابع محض سیاست های دلخواه خود بر سر کار آورده بود و از آن حمایت می کرد تا پس از 25 سال و بروز انقلاب اسلامی، پرده از واقعیت برداشته شد. اگر چه دولت آمریکا پنجاه سال به طول انجامید تا به این دخالت اذعان کرد و اسناد آن را در اختیار افکار عمومی قرار دهد.
به این ترتیب کودتای 28 مرداد 32 در ایران نقطه عطفی شد که جوامع بر مبنای آن وقایع خود را ارزیابی و مقایسه می کردند. این واقعه و نیز کودتای آمریکایی علیه دکتر سالوادور آلنده در شیلی چنان در حافظه تاریخی مردم ایران و کشورهای دیگر جای گرفت که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام نیز در سال 1358، تقابل آشکار دولت آمریکا با دولت نوپای برآمده از انقلاب اسلامی و ورود شاه مخلوع به آن کشور را نشانه هایی بر احتمال وقوع کودتایی دیگر تلقی کردند. همین تلقی سبب شد دست به اقدامی مهار کننده بزنند تا توجه نهادهای بین المللی و رسانه های جهانی را به مظلومیت مردم و خطر کودتا جلب کرده و مانع بروز فاجعه ای دیگر و تکرار تاریخ شوند.
امروزه بسیاری از ناظران بی طرف معتقدند کودتا علیه دولت دکتر مصدق در سال 1953 برای توجیه سیاسی و حقوقی واقعه اشغال سفارت آمریکا در سال 1979 کافیست. اگر کودتایی در پیشینه تاریخ مردم ایران رخ نداده بود، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام دلیلی برای نگرانی از تکرار تاریخ و استدلالی برای اقدام خود نداشتند. بی شک تایید امام خمینی و انقلاب دوم خواندن آن نیز با توجه به همین سوابق تاریخی بوده است.
البته از دیگر تجارب تاریخی وضعیت کنونی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام است که به دنبال چرخش جدی در فضای سیاسی کشور طی سال های اخیر، نه تنها دیگر عضو دولت و مجلس نیستند بلکه بسیاری از ایشان در بند و یا محدودیت فعالیت به سر می برند و قابل توجه اینکه گاهی به نظر می رسد تلاشی در حال وقوع است تا چهره های موثر در جریان انقلاب دوم را خدشه دار کنند؛ شاید توجیه کننده وضعیت فعلی آنها باشد. از جمله تحلیل گران نوینی که از موضع دفاع از انقلاب در میان ارزیابی های خود به نوعی واقعه 13 آبان را زیر سوال می برند و گاه تا آنجا پیش می روند که آن را به توطئه امریکا نسبت می دهند. حالا چرا باید امریکا دست به اقدامی بزند که به عنوان یک ابرقدرت نزول کرده و منافعش در سراسر جهان با برانگیختن موجی ضد امریکایی در خطر قرار گیرد؟!
شاهد این تحلیل های نوین از جمله کتابی است که در بهار سال جاری در قم منتشر شده است. در صفحاتی از این کتاب که به مسئله اشغال سفارت آمریکا پرداخته، با استناد به سخنان کارشناسان امریکایی نقش و حضور منافقین را در جریان اشغال سفارت و سپس نگهداری گروگان ها پر رنگ توصیف کرده است.
اینگونه تحلیل ها که از گوشه و کنار این روزها زیاد شنیده می شود بیانگر وجود جریانی است که برای حفظ موقعیت خود، تخریب وجهه رقیب و تحریف تاریخ را دنبال می کنند. هر چند این رقیب دانشجویانی باشند که ایران را از خطر کودتایی چون کودتای 28 مرداد 32 رهانیدند. این سنت تاریخ است که آزادیخواهان و حق طلبان مقابل سلطه گری و استبداد می ایستند و سلطه گران نیز همواره به دنبال خاموش کردن صدای مردم هستند.

منتشر شده در روزنامه روزگار در تاریخ 27 مرداد 90

Tuesday, August 16, 2011

به آینده خوش بینم


ابتكار:شروط خاتمی لازمه حضور اصلاح طلبان در انتخابات است
برای تغییر دادن دنیا نیازی نیست از مدیریت جهانی حرف بزنیم، باید ببینیم خودمان چه كرده‌ایم و چقدر به حرف‌هایی كه زده‌ایم عمل كرده‌ایم. این گناه بزرگی است كه شعار بدهیم، اما عمل نكنیم.
ایسنا نوشت : معصومه ابتكار فعال سیاسی اصلاح‌طلب كه عضویت در شورای شهر را برای حضور حداقلی اصلاح‌طلبان در عرصه اجرایی كشور غنیمت شمرده است، در گفت‌وگویی از مواضع جناح سیاسی متبوعش در انتخابات مجلس پیش رو، ضرورت تحقق شروط برای شركت در انتخابات، جایگاه اخلاق در اندیشه سیاسی امام(ره)، ضرورت مشاركت در مدیریت سیاسی كشور بعد از مشاركت در انتخابات، پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان سخن گفت و بر این نكته تاكید كرد ‌كه به آینده خوش‌بین است. 

 
به گزارش آینده اهم اظهارات وی را در ادامه بخوانید: 
  · رقابت‌های سیاسی باید براساس اخلاق شكل گیرد. احكام، بخشی از شریعت را شامل می‌شود، اما روح شریعت در واقع صداقت، دروغ نگفتن، وفای به عهد و امانتداری است. روح دینداری این‌ها هستند و اگر این موارد رعایت نشود، هر قدر هم احكام را رعایت كنیم، جز به ظواهر نپرداخته‌ایم. البته این مسئله تنها به یك جریان مربوط نمی‌شود، بلكه از آزمون‌های بزرگ سیاست‌ورزی در جمهوری اسلامی بوده و هست.
  ·   امام (ره) نیز پیش‌بینی می‌كردند كه استقرار نظام جمهوری اسلامی از انقلاب دشوارتر است . همیشه این‌طور بوده كه تحقق آرمان‌ها به شكل واقعی از مرحله ابتدایی آن‌ها سخت‌تر بوده است؛ چراكه منافع و جاذبه‌های دنیایی به میان می‌آید و افراد در امتحانات سختی قرار می‌گیرند.
  ·  امتحانات سختی را پشت سر گذاشته‌ایم كه گاهی نمره خوبی هم كسب نكرده‌ایم و امتحانات سخت‌تری نیز پیش رو داریم، ولی این به معنای ناكارآمدی جمهوری اسلامی و عدم تحقق یك حكومت اسلامی شیعه و مردم‌سالار نیست.
  ·  باید اصلاحات عمیق و اساسی را ابتدا از خودمان شروع كنیم . برای تغییر دادن دنیا نیازی نیست از مدیریت جهانی حرف بزنیم، باید ببینیم خودمان چه كرده‌ایم و چقدر به حرف‌هایی كه زده‌ایم عمل كرده‌ایم. این گناه بزرگی است كه شعار بدهیم، اما عمل نكنیم.
  ·   بسیاری از موضوعاتی كه امروز از زبان خود اصولگرایان می‌شنویم، نقدهایی است كه اصلاح‌طلبان داشتند، اما برخی از آن‌ها به خاطر طرح همین مسائل گرفتار شدند. در حالی كه اصولگرایی اقتضا می‌كرد كه این‌ها هم اخلاق را به هر قیمتی فدا نكنند.
  ·   شروطی كه آقای خاتمی مطرح كردند، لازمه حضور اصلاح‌طلبان است.
  · سوال اساسی این است؛ اصلاح‌طلبان برای داغ كردن انتخابات خوب هستند، اما آیا بعد از مشاركت حداكثری، مدیریت حداكثری نیز وجود خواهد داشت یا نه، قدرت تنها در انحصار یك طیف باقی خواهد ماند؟ این سوالی است كه اصلاح‌طلبان پاسخی برای آن پیدا نكرده‌اند كه بتوانند در مورد انتخابات مجلس پیش رو یك تصمیم شفاف اتخاذ كنند.
  ·  عقبه اصلاح‌طلبان، قشر تحصیل كرده، جوان و تكنوكرات جامعه هستند و این عقبه شاید امروز قوی تر هم شده باشد و طیف میانی جامعه هم به این جریان تمایل پیدا كرده‌اند؛ چرا كه دیده‌اند اصلاح‌طلبان به هر قیمتی حاضر به دستیابی به قدرت نیستند.
  · در دوران اصلاحات، قوه قضاییه و نظام بازرسی كشور از اصولگرایان بود و سخت‌گیرانه دولت آقای خاتمی را نظارت می‌كرد و این اتفاقاً خیلی هم خوب بود. امام(ره) می‌گفتند كه طیف‌های سیاسی مختلف یكدیگر را كنترل می‌كنند و به اصطلاح با هم ساخت و پاخت نمی‌كنند و این حداقل سلامت كار را ارتقاء می‌دهد، ولی در جریانی یك ‌دست امكان این‌كه برخی مسائل به دلیل هم‌فكر بودن نادیده گرفته شود وجود دارد؛ چیزی كه ما در این دوره دیدیم. عدالت این است كه اگر جایی مشكلی دیدیم آن را نقد كنیم، چه از سوی هم‌فكران ما باشد و چه نباشد.
 ·   هیچ‌ یك از اصلاح‌طلبان اعتقاد ندارند در شرایطی كه تعداد قابل توجهی از فعالان و صاحب‌نظران اصلاح‌طلب در محدودیت كامل به سر می‌برند، به صحنه بیایند، این در درجه اول نقض اصول خودشان خواهد بود. فضا مساعد نیست و تفكر اصلاح‌طلبی هنوز پذیرفته شده نیست و عده‌ای هم‌چنان دنبال تهمت‌های عجیب و غریب علیه اصلاح‌طلبان هستند. چگونه می‌توان بی‌توجه به این موضوعات دردناك وارد عرصه شد.
 ·   اصلاح‌طلبان در انتخابات 88 یك گستردگی كم‌نظیر را داشتند .شكی نیست اصلاح‌طلبان این توانایی را دارند كه یك بسیج اجتماعی به وجود آورند و چندین بار نیز این كار را به خاطر انقلاب انجام داده‌اند، اما این نباید به این قیمت تمام شود كه مردم ا حساس كنند، اصلاح‌طلبان می‌خواهند آن‌ها را به بازی بگیرند.
 ·     وضعیت جریان اصولگرایی سبب تقویت روحیه اصلاح‌طلبان شده و البته نه به این معنا كه بخواهند از آن سوءاستفاده كنند.
 ·  در میان اصولگرایان هستند كسانی كه به حقیقت پایبندند و حاضر نیستند آخرت خود را به خاطر صندلی‌هایی كه زوال‌پذیرند خراب كنند، اما حضور این‌ها برای حضور اصلاح طلبان كفایت نمی‌كند و باید شرایط نیز فراهم شود كه كه در این صورت یقیناً اصلاح‌طلبان می‌آیند. شرایطی كه آقای خاتمی مطرح كردند بسیار برای ایشان هزینه داشت؛ چراكه برخی معتقدند اتفاق خاصی نخواهد افتاد، اما ایشان به آینده‌ای روشن اعتقاد دارند و بر این باورند كه در نهایت همه طیف‌های فكری با هم باید ایران را بسازند.
 ·    هیچ دولتی حق ندارد دوران قبل از خود را زیر سوال برد؛ چراكه جمهوری اسلامی یك روال منطقی كسب تجربه و مدیریت دارد. قرار بوده است هركس كه می‌آید براساس چشم‌انداز عمل كند و اصلاً‌ قابل تصور نیست كسی بیاید و بگوید من می‌خواهم همه چیز را تغییر دهم. اگر شخصیت‌ها و تاریخ انقلاب را كنار بگذاریم، چیزی از انقلاب نمی‌ماند. همه نقاط مثبت و منفی دارند، اما این نحوه نقد كردن كه كل 20 ساله قبل خود را زیر سوال ببرند، هیچ چیز از انقلاب باقی نمی‌گذارد، در این صورت آیا باز می‌توانند از انقلاب دفاع كنند؟
 ·    ما معتقدیم برآیند كل انقلاب علی‌رغم تمام مشكلات و ضعف‌ها رو به رشد و مثبت بوده است، ولی با تحلیل‌هایی كه برخی اصولگرایان مطرح كردند، بر‌ایند بردارها هم منفی می‌شود. البته اعتقاد داریم برآیند بردارها كماكان مثبت است، هرچند شیب این بردار برآیند و اندازه آن كم است، اما هم‌چنان به اصلاح امیدواریم و یقین داریم با اصلاحات می‌شود كار را به جلو برد.

Wednesday, August 10, 2011

ما و خبرنگاری

در عصر کنونی به رغم پیشرفت روزافزون فن آوری های اطلاع رسانی و گردش سریع و شفاف اطلاعات، «خبرنگاری» کماکان از مشاغل مخاطره آمیز و پر هزینه به حساب می آید. چنانچه در بسیاری نقاط دنیا شاهد آسیب های فراوان به خبرنگاران حین تهیه خبر و خبررسانی و در جریان درگیری ها و اعتراضات هستیم. از سویی جراحت ها و گاه خطر مرگ آنها را تهدید می کند و از سوی دیگر محدودیت هایی مانند حبس یا عدم امنیت شغلی می تواند نتیجه جسارت آنها در عمل به وظایفشان باشد. 17 مرداد که در بزرگداشت شهادت محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی به دست عوامل طالبان در مزار شریف افغانستان به عنوان روز خبرنگار نامگذاری شده است، نشان از همین واقعیت دارد؛ آنجا که طالبان به نمایندگی از تفکری متحجر و زورگو با برداشت های انحرافی از دین در مقابل آزادی و حق انتخاب، دست به حذف می زدند.
این در حالیست که قرآن کریم در آیات متعدد و مختلفی بر نشر آگاهی و دانایی تاکید دارد. مانند آیه «الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ- به سخن گوش فرامى‏دهند و بهترين آن را پيروى مى‏كنند اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان / سوره زمر، آیه 18». چنانچه رسالت انبیاء را در تعلیم و آگاهی بخشی و البته تزکیه را ملازم با ارتقای آگاهی دانسته است.
در دنیای امروز هم اطلاعات مبنای آگاهی و آگاهی مبنای انتخاب و تصمیمات افراد در سطح فردی و اجتماعی است. اگر جریان آزاد اخبار و اطلاعات نباشد، دایره انتخاب افراد محدود شده و در دایره اطلاعات محدود، تصمیمات روند نادرستی را پیش خواهند گرفت. از همین رو خبرنگاری در هر عصری حرفه ای حیاتی برای بقا و سرزندگی جامعه به شمار می رود. به بیان دیگر انتشار صحیح اخبار امری تعیین کننده است و اگر تصمیمات مردم مبتنی بر اطلاعات لازم نباشد و اخبار به بهانه های مختلف محدود شده یا نادرست انتشار یابد، روند انتخاب ها و تصمیم ها دچار انحراف خواهد شد. در این حال اگر آزادی بیان در چارچوب های منطقی و قانونی رعایت نشود، حرفه خبرنگاری کارآیی خود را از دست می دهد.
نکته قابل تامل دیگر، بسط و گسترش علم روزنامه نگاری در دنیای امروز است. خوشبختانه در ایران نیز کار علمی و پژوهشی در زمینه روزنامه نگاری صورت گرفته، اما اخیرا با کمال تعجب و در سکوت خبری شاهد حذف رشته روزنامه نگاری در دو دانشگاه مهم یعنی تهران و علامه بوده ایم. این اتفاق پدیده ای قابل تحلیل و ارزیابی است که چگونه در شرایطی که بیش از هر زمان نیازمند روزنامه نگاری حرفه ای در عصر اطلاعات هستیم، چنین حذف هایی صورت می گیرد.  
نگاه علمی در امر روزنامه نگاری نیاز جامعه بوده و می بایست در خبرنگاری حرفه ای مد نظر قرار گیرد. به علاوه در این روند باید به سمت ایجاد گرایش های تخصصی در میان خبرنگاران مبادرت ورزید و در موضوعات مختلف از وجود خبرنگاران مطلع و عالم به حوزه تخصصی خود بهره برد.
وضعیت کنونی حرفه خبرنگاری در کشور دشواری ها و نگرانی هایی را در بر دارد. یکی از مشکلات خبرنگاران، روشن نبودن محدوده اخبار مجاز و غیرمجاز است. این موضوع البته مختص اخبار سیاسی نبوده و حتی در موضوعاتی مرتبط با محیط زیست گاه شاهد مرزبندی های مجاز و غیرمجاز هستیم. اما این مرزبندی ها آیا بر علم و منطق استوار است؟
برای مثال در موضوع امنیت اجتماعی در حالی که عده ای انگشت اتهام را به سوی اطلاع رسانی رسانه ها نشانه رفته اند، برخی کارشناسان معتقدند اطلاع رسانی می تواند جنبه پیشگیری از آسیب ها در امنیت اجتماعی را داشته باشد.  
به نظر می رسد تلاش برای حمایت از این حرفه و کسانی که با فداکاری در این عرصه حضور دارند وظیفه ای ملی است. باید از آسیب ها و مشکلات روزنامه نگاری کاسته شود و خبرنگاران احساس امنیت شغلی بیشتری کنند تا بتوانند کار خود را با آرامش، منطق و نگاه علمی و حرفه ای انجام دهند. این مهم البته با موضع گیری های یک طرفه و نگاه سیاسی به خبرنگاران مستقل، امکان پذیر نبوده و سیاست های حمایتی از رسانه های دولتی و خبرنگاران آن پاسخگوی نگرانی ها نیست. بلکه ضرورت در حمایت از خبرنگاران و رسانه های مستقل با مواضع انتقادی است، تا با جرات به نقد مشکلات پرداخته و مردم و مسئولین را در اتخاذ تصمیمات درست یاری کنند.
بسیاری معتقدند هر چه از محدودیت ها و ابهامات در اطلاع رسانی و حرفه خبرنگاری کاسته و جریان آزاد اطلاعات تضمین شود، فضای اجتماعی امن تر و سالم تری خواهیم داشت.

این مطلب به مناسبت روز خبرنگار در روزنامه آرمان منتشر شد.


Friday, August 5, 2011

امنیت و عواطف انسانی

فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را تبريك مي گويم و اشاره می کنم که کلمه «رمضان» به معناي «حرارت سوزنده» است؛ پس اميد است رمضان فرصتي برای ریشه سوزی اشکالات و اصلاح اشتباهاتمان - به خصوص برای صاحبان مقام و منصب و مسئوليت - باشد.
چندي است اخبار متعددي از خشونت ها و جرائم مختلف به گوش مي رسد؛ از تجاوز و قتل تا كودك آزاري و اسيدپاشي و این همه سبب نگراني همگان از جمله مجلس و شوراي اسلامی شهر شده است. اگرچه بايد از زحمات همه مسئولان مرتبط با امنيت و به ويژه پليس تشكر کرده و تاكيد كنيم كه موضوع امنيت مانند آسيب هاي اجتماعي، مسئله اي چند بعدي و داراي زمينه هاي مختلف است و نبايد در قضاوتی یک سویه نيروهاي خدوم پليس را مقصر بشماريم.
موضوع رشد جمعيت از يك طرف و مشكلات اقتصادي، ساختاري و مديريتي كه به بيكاري و اعتياد منجر مي شود از طرف ديگر، از عوامل اصلي وقایع مورد اشاره است. متاسفانه رويكرد ايجاد محدوديت، برخوردهاي ضربتي و فقدان فضاي نقد و اظهار نظر به خصوص براي جوانان، تشديد كننده اين وضعيت است. جوانی که هویت و عزت نفسش پایمال شده، نمی تواند عنصر مفیدی برای جامعه اش باشد.
اخیرا پس از نامه رسمي و درخواست اعضاي شورای شهر، جلسه ارزشمندی با حضور مسئولین ستاد مبارزه با مواد مخدر برگزار شد. در این جلسه نسبت به تغییر الگوي مصرف و افزايش رفتارهاي خشن و مجرمانه هشدار داده شده و اعضاي شورا از عدم اطلاع رساني و مدیریت یکپارچه و منسجم در این زمینه انتقاد کردند. در اینکه اعتیاد و الگوی جدید آن زمینه ساز خشونت و معضلات اجتماعی است شکی نیست. به همین دلیل شورای اسلامی شهر تهران می تواند پرچم دار ایجاد جنبش اجتماعی مقابله با اعتیاد با همكاري نهادهاي مدني،‌ شوراياري ها، شهرداری و نهادهاي دولتي باشد.
اعتقاد جدي دارم كه دستگاههاي مسئول از صدا و سيما گرفته تا اعضاي شوراي اجتماعي، وزارت کشور، ‌سازمان بهزيستي و سایر دستگاههايي كه مسئوليت آنها در برنامه چهارم توسعه مشخص شده بود و در زمينه اشتغال، پيشگيري از جرم، ايجاد نشاط و امنيت، به طور قانونی مسئول هستند باید در زمینه عملکرد و برنامه های خود گزارش دهند. همچنين ضرورت دارد شهرداري تهران در خصوص ماده 13 برنامه 5 ساله شهر تهران ارایه گزارش نماید. زیرا سند كنترل و كاهش آسيب اجتماعي بسيار راهبردی به نظر می رسد.
با وجود گستردگی و پیچیدگی موضوع، بسياري از كارشناسان و جامعه شناسان معتقدند نظرات و توانمندي های آنان در اين زمينه به كار گرفته نمي شود. ‌در شرایط کنونی هر تلاشي براي سالم سازي فضاي شهر، ‌بسط آزادي هاي مشروع، افزايش ضريب همبستگي، اشاعه عواطف انسانی و ایجاد و افزایش احساس عزت و كرامت در مردم به ويژه جوانان، مي تواند به مثابه گامي در جهت امنيت و پيشگيري از جرم باشد. با این رویکرد در آخرین جلسه شورای شهر طرحي پيشنهاد شده است كه براساس آن و با همكاري فرابخشي همه دستگاههاي دخيل در حوزه اجتماعي و امنيت، برنامه هاي بلندمدتی براي سالم سازي فضاي اجتماعي و رواني جامعه اجرا شود.
اما در ميان اين اخبار ناگوار، خبرهاي خوبی هم هست که مايلم سخنم را با اشاره به آنها پايان دهم؛ اينكه بيش از 230 سازمان مردم نهاد فعال (NGO) در حوزه درمان و مقابله با اعتياد در تهران فعالیت دارند؛ اينكه صدها نفر معتاد در اثر فعاليت بخش هاي دولتي و غيردولتي و شهرداري به زندگي سالم بازگشتند؛ اينكه سازمان های مردم نهادی برای زنان آسیب دیده و زندانيان تلاش مي كنند و در مواردی نیز نتيجه مي گيرند. این فعالیت ها نشان می دهد که می توان از ظرفيت سازمان هاي مردم نهاد و غیردولتی آنگونه كه در دوران دولت هاي هفتم وهشتم استفاده شد، بهره ببریم و دوباره به آن مسیر که طریق حیات و سرزندگی جامعه است ، بازگردیم.
در عین حال خبر بسیار خوب در این زمینه تجلی بخشش و محبتی است که می تواند چرخه معيوب خشونت، نفرت و کینه را در هم شكند و دل هاي خفته را بيدار كند و این كاري است که آمنه بهرامی دیروز بدان اقدام کرد. آمنه، فردی را که سلامت، بينايي و زيبايي ظاهري اش را از او گرفته بود - اگر چه نتوانست بصیرت و زیبایی درون را از او بگیرد - بخشيد و درس بزرگي به همه انسان ها داد. ما نیز اگر بخواهيم جامعه ايراني به همبستگي و يكپارچگي برسد بايد گذشت كنيم؛ به خصوص كساني كه قدرت دارند و صاحب منصب و مسئولیت هستند.
آمنه قدرت قصاص داشت، ولي با گذشت خویش درسی به یاد ماندنی از بزرگ منشي ایرانی و زن ايراني داد. در نگاه مديريت شهري نیز بسیار نیارمند مديريت مادرانه و نگاه معطوف به محبت و فداكاري هستیم.
بنابراین پيشنهاد مي كنم شوراي شهر تهران خيابانی را به نام آمنه بهرامی نامگذاري و یا به گونه ای از او قدردانی کرده و یا در هزینه های درمان او مشارکت داشته باشد. این شاید بزرگداشت عواطف انسانی، مقام بخشش و گذشت و نیز تلاش براي همبستگي و پيوستگي باشد.

*متن صحبت های پیش از دستور شورای شهر تهران در تاریخ سه شنبه 11 مرداد ماه 90 که در روزنامه شرق به چاپ رسید.

Tuesday, August 2, 2011

تقاضای نامگذاری خیابانی در تهران به نام آمنه بهرامی

سه شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۲۶
ابتکار: خیابانی به نام "آمنه بهرامی" نام‌گذاری شود
 
رییس کمیته محیط زیست شورای شهر خواستار قدردانی شورا از "آمنه بهرامی‌" شد. به گفته ابتکار حتی شورای شهر می‌تواند خیابانی را با نام این زن نامگذاری کند.
آفتاب: رییس کمیته محیط زیست شورای شهر امروز (سه شنبه 11 مرداد 90) در جلسه علنی شورای شهر خواستار قدردانی شورا از "آمنه بهرامی‌" شد.

"معصومه ابتکار" با اعلام این که امروز در جامعه کینه و نفرت جای خود را به محبت و گذشت داده است گفت: «در همین جامعه مشاهده می‌کنیم دختری که چندسال پیش به دلیل یک اقدام ناجوانمردانه اسید‌پاشی بینایی خود را از دست داده بود امروز با وجود آنکه اجازه داشت حکم قصاص را اجرا کند از این حق خود می‌گذرد.»

وی افزود: اقدامی ‌که آمنه بهرامی ‌انجام داد قابل ستایش است و پیشنهاد می‌کنم شورای شهر از این اقدام بزرگ‌منشانه این زن قدردانی کند.

به گفته ابتکار حتی شورای شهر می‌تواند خیابانی را با نام این زن نامگذاری کند.

وی تصریح کرد: «اقدام آمنه بهرامی ‌نشان داد دختر اگرچه بینایی را از دست داده بصیرت و زیبایی دلش را همچنان حفظ کرده و این جای بسی تشکر و قدردانی در جامعه فعلی که هر روز خبر از ناامنی‌های اجتماعی و فرهنگی در سطح شهر می‌شنویم دارد.

این عضو شورای شهر تهران تصریح کرد: امیدوارم نمونه‌ای چنین بخشش‌هایی ادامه داشته باشد تا همبستگی جامعه ایرانی افزایش یابد.

ابتکار همچنین ضمن تبریک گفتن ماه مبارک رمضان تصریح کرد: نهادهای مدنی و اجتماعی برای درمان اعتیاد نقش موثری داشته و امروز مفتخریم که 230 نهاد مدنی دراین حوزه فعالیت می‌کند.

وی ادامه داد: بنابراین لازم است که شورا، شهرداری و سایر دستگاه‌های مرتبط توجه ویژه‌ای به سازمان‌های مردم نهاد داشته باشد.
کد مطلب : 131791